عنوان مقاله :
اثر تمرين هوازي بر شاخصهاي خطر متابوليك سندرم، عامل رشد عصبي مشتق شده از مغز و عملكرد حافظهي مردان ميانسال
عنوان فرعي :
Effects of Endurance Training and Detraining on Serum BDNF and Memory Performance in Middle Aged Males with Metabolic Syndrome
پديد آورندگان :
بابايي، پروين نويسنده babayi, parvin , دميرچي، ارسلان نويسنده Damirchi, A. , آزالي علمداري، كريم نويسنده دانشكده علوم انساني- دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز Azali Alamdari, karim
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1392 شماره 68
كليدواژه :
مقاومت انسوليني , Aerobic Training , BDNF , Detraining , Memory function , Metabolic syndrome , بي تمريني , تمرين هوازي , سندروم متابوليك , عملكرد حافظه , Insulin resistance
چكيده فارسي :
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير تمرينهاي هوازي و دوره هاي بي تمريني بر شاخص هاي خطر متابوليك، عامل رشد عصبي مشتق شده از مغز BDNF و عملكرد حافظه در افراد ميان سال بود. مواد و روش ها: 42 مرد ميانسال غيرفعال داوطلب به طور تصادفي در چهار گروه سالم تمرين (HE)، سالم كنترل (HC)، سندروم متابوليك تمرين (ME) و سندروم متابوليك كنترل (MC) تقسيم شدند. گروههاي ME وHE ، پس از انجام شش هفته تمرين هوازي با شدت متوسط، شش هفته بي تمريني را تجربه كردند. در مراحل پيش آزمون، پايان تمرين و پس از بي تمريني، آزمون هاي عملكرد حافظهي كوتاه مدت، ميان مدت و خون گيري انجام شد. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون، تحليل واريانس و كوواريانس چندمتغيره و نيز اندازه گيري مكرر تحليل شدند. يافته ها: در گروه ME، به دنبال تمرين هوازي بيشتر شاخص هاي خطر متابوليك به طور معنيداري بهبود يافت، ولي پس از دورهي بي تمريني 6 هفتهاي، اندازهي دوركمر و قند خون ناشتا به سطح اوليه بازگشت (05/0 > P). تمرين در گروه HE نيز سبب كاهش دور كمر و تري گليسريد شد كه اين اثرات نيز در دورهي بيتمريني ماندگار نبودند (05/0 > P). امتياز z كل سندروم متابوليك پس از تمرين در هر دو گروه كاهش معنيدار يافت، ولي پس از بي تمريني، اين كاهش هنوز در گروه HE باقي بود (05/0 > P). تمرين موجب افزايشBDNF پايه در گروه HE و كاهش آن در گروه ME شد كه اين اثرات نيز در دورهي بي تمريني محو شدند (05/0 > P). عملكرد حافظهي كوتاه مدت و ميان مدت فقط در گروه HE در پاسخ به تمرين افزايش يافت (05/0 > P). نتيجه گيري: اين يافتهها اهميت ارتقا و حفظ آمادگي بدني براي پيشگيري از خطر سندروم متابوليك و زوال عقل در آينده را تاييد مينمايند.
چكيده لاتين :
Introduction: The aim of present study was to evaluate the effects of aerobic training and detraining periods on metabolic risk factors, BDNF and memory function. Materials and Methods: Forty-two middle-aged, sedentary males volunteers were randomly divided into four groups; MetS Exercise (ME), MetS Control (MC), Healthy Exercise (HE) and Healthy Controls (HC). Both the ME and HE groups participated in an exercise training (AT) program (6 weeks), followed by 6 weeks of detraining (DT). Midterm and Digit Span memory tests and blood sampling were conducted before and after training and also following detraining. Data were analyzed using Pearson coefficient, multivariate ANOVA and ANCOVA and repeated measure. Results: Most of the metabolic risk factors significantly improved after AT in the ME group; waist circumference and FBS however returned to baseline values following DT (P < 0.05). Waist circumference and triglycerides in the HE group decreased significantly, but returned to baseline values after DT (P < 0.05). Aerobic exercise training could ameliorate overall MetS Z scores in both the ME and HE, groups, effects that disappeared in the ME group, even following DT (P < 0.05). Serum BDNF was significantly elevated in HE, but surprisingly decreased in ME, effects that both disappeared after DT (P < 0.05). Only in HE, both the short-term and mid-term memory improved significantly after AT (P < 0.05). Conclusion: These findings indicate that physical fitness training programs ameliorate metabolic risk factors and improve learning and memory ability.
عنوان نشريه :
غدد درون ريز و متابوليسم ايران
عنوان نشريه :
غدد درون ريز و متابوليسم ايران
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 68 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان