عنوان فرعي :
This article dosnt have any english abstract
پديد آورندگان :
بياتي، مهدي ميرزا نويسنده bayati, Mahdi Mirza
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1392 شماره 93
كليدواژه :
this article dosnt have any kye word
چكيده فارسي :
در مطالعهاي كه توسط پارسيان و همكاران در شمارهي پيدرپي 86 (خرداد و تير 1391) با عنوان «بررسي تاثير 12 هفته تمرينات استقامتي بر CRP سرمي و فيبرينوژن پلاسمايي به عنوان عوامل التهابي پيشگويي كنندهي بيماريهاي قلبي و عروقي» در صفحات 62 تا 66 منتشر گرديده است (1)، نكتهها و كاستيهايي به نظر ميرسد كه توجه به آنها ممكن است در انجام پژوهشهاي بعدي كارگشا باشد.
عنوان مقاله فارسي: عنوان مقاله بايد واضح، روشن و جامع بيان شود؛ ولي در عنوان نوع و جنس آزمودنيها نامشخص بوده و همچنين براي كوتاه شدن عنوان از عبارت "به عنوان عوامل التهابي پيشگويي كننده بيماريهاي قلبي و عروقي" استفاده نميشد، كه در مجموع بهتر است عنوان مقاله به اين صورت نوشته شود:"تاثير 12 هفته تمرين استقامتي بر CRP سرمي و فيبرينوژن پلاسمايي در مردان جوان غير ورزشكار".
عنوان مقاله انگليسي: عنوان فارسي و انگليسي مقاله همخواني ندارد.
چكيده فارسي: اشتباهات نگارشي و تايپي متعدد وجود دارد مانند استفاده همزمان از دو واژه "بر روي" در بخش مواد و روشها، دادهها متغير فيبرينوژن در هر دو گروه شاهد و تجربي كه در بخش يافتهها (چكيده فارسي) ذكر شده با دادهها اين متغير در جدول شماره 2 (داخل متن) مغايرت دارد. همچنين بايد ارزش معناداري دقيق و روشن بيان شود، حال آن كه مقدار P براي متغير فيبرينوژن در پيش و پس از دوره تمرينات در گروه شاهد (تفاوت درون گروهي) ]5/0[P < گزارش شده كه اشتباه است و بايد اگر ارزش P برابر 5/0 بوده به اين شكل (5/0= P) و اگر هم بزرگتر از 05/0 بوده است به اين صورت (05/0 < P)، نگارش ميشد. همين مورد بايد براي دو متغير فيبرينوژن و CRP در گروه تجربي لحاظ گردد. در ضمن بايد انحراف استاندارد براي متغير CRP در گروه تجربي نيز گزارش ميگرديد.
مقدمه مقاله: متاسفانه؛ در اين بخش شماره بعضي از منابع اشتباه گزارش شده است بهعنوان مثال در متن مشاهده ميكنيم كه؛[9 ماه تمرينات منظم دو استقامتي، باعث كاهش مقدار CRPشد (10)] ، منبع مورد نظر اشتباه گزارش شده كه بعد از بررسي ديگر منابع مشخص شد كه منبع شماره 11 صحيح ميباشد. همچنين در قسمتي ديگر [افزايش مقدار CRP پس از دو هفته تمرينات گزارش گرديد (11)] ، كه منبع مورد نظر اشتباه گزارش شده است، چرا كه بعد از مطالعه اين منبع مشخص ميشود كه منبع مورد نظر كاهش CRP را نشان داده است. حال آن كه اگر براساس راهنماي نويسندگان مجله پژوهنده از شيوه نگارش فهرست منابع؛ با ذكر شماره به ترتيب در متن (شيوه ونكوور)، استفاده شده باشد، منبع شماره 12 بايد صحيح باشد، ولي در اين منبع متغير CRP مورد بررسي قرار نگرفته است.
توجيه انتشار مقاله: پژوهشگران محترم در قسمت مقدمه با بيان كاستي و تناقضات مطالعات پيشين، توجيهي براي انتشار مقاله خود داشته باشند. حال آن كه نويسندگان محترم در بخشي از مقدمه براي بيان تناقضات در مطالعات گذشته به مقايسه 2 پژوهش، يكي با 9 ماه تمرين و ديگري با 2 هفته ميپردازند، كه اين مقايسه از لحاظ روش شناسي صحيح نميباشد؛ چرا كه مدت تمرينات (9 ماه در مقابل 2 هفته)، نوع تمرينات (استقامتي در مقابل مقاومتي)، سطح آمادگي آزمودنيها (فعال در مقابل غيرفعال) و نوع مطالعه (پاسخ به سازگاري؛ پس از فعاليت ورزشي بعد از يك دوره تمرين در مقابل سازگاري به تمرين؛ سطوح استراحتي)، نتايج متناقضي
را براساس فعال كردن مسيرهاي سيگنالينگي مختلف پديد ميآورد، لذا بايد پژوهشگران محترم در تحليل و تفسير نتايج متناقض در پژوهشهاي مختلف موارد فوق را مد نظر داشته باشند.
نويسندگان محترم در اين مطالعه نتوانستهاند توجيه مناسبي براي انجام پژوهش خود داشته باشند، لذا اگر با دقت بيشتري منابع (خارجي و حتي داخلي) را بررسي كرده بودند، ميتوانستند با ايدهي جديد و نوين پژوهش خود را طراحي و اجرا نمايند.
مواد و روشها: اين بخش دقيق و با جزييات كامل گزارش شده است. اما بايد چند نكته را براي انجام مطالعاتي از اين دست رعايت نمود. 1- در اين پژوهش زمان خون گيري در ساعت [9 تا 12 ظهر] ، اعلام شده، كه براساس مقالات متعدد (از قبيل منابع همين مطالعه)، براي تعيين سطوح استراحتي بهتر است در ساعت 6 تا 9 صبح نمونه خوني از آزمودنيها گرفته شود (2، 3). 2- اگر تمرينات روي نوارگردان اجرا ميشود، بهتر است آزمون برآورد حداكثر اكسيژن مصرفي (VO2max) نيز روي نوارگردان، نه چرخ كارسنج انجام گردد. در همين بخش ميزان بار كار چرخ كارسنج به اشتباه 1500 وات گزارش شده، كه 150 وات صحيح ميباشد. 3- در قسمت روشهاي آماري براي بررسي تفاوت ميانگينهاي دو گروه شاهد و تجربي از آزمون [pair t-test] استفاده شد، كه آزمون t مستقل يا Independent student t test صحيح ميباشد.
يافتهها: در جداول اين بخش سطح معناداري (ارزش P) تفاوت درون گروهي و برون گروهي ذكر نشده و يا اينكه با علايم و آوردن زيرنويس جدول مشخص نشده است. چرا كه با مطالعه بخش بحث متوجه ميشويم در پي 12 هفته تمرين استقامتي در گروه تجربي توده بدن و درصد چربي كاهش معنادار و VO2max افزايش معنادار داشته است. همچنين در جدول شماره 2 واحد اندازه گيري براي دو متغير CRP و فيبرينوژن ذكر نگرديده است. در ضمن درصد تغييرات در گروه تجربي براي متغير CRP كاهش 8/12 درصد ذكر شده ولي كاهش 5/8 درصد صحيح ميباشد و براي متغير فيبرينوژن كاهش 5/8 درصد ذكر شده كه كاهش 0/13 درصد صحيح ميباشد.
بحث: در اين بخش از منابع به روز استفاده نشده است. همچنين در پارگراف اول گزارش شده كه تغييرات CRP و فيبرينوژن مطالعه حاضر با پژوهش Ahmadizad و El-Sayed (2005) همخواني دارد، در حالي اين پژوهش اثر يك جلسه ورزش مقاومتي را روي متغيرهاي ريولوژي خون بررسي كرده است (4)، در اين مطالعه CRP مورد بررسي قرار نگرفته و از نتايج متغير فيبرينوژن نيز به علت روش شناسي نميتوان در بحث استفاده كرد. نويسندگان محترم بايد اين موضوع را با دقت بيشتري در مطالعاتي آتي خود رعايت كنند، چگونه ميتوان دادههاي به دست آمده از پاسخ به ورزش مقاومتي را با سازگاري به تمرين استقامتي قياس و نتيجه گيري كرد؛ حال آن كه ماهيت مختلفي از لحاظ سلولي – مولكولي دارند. همچنين نويسندگان محترم تناقض يافتههاي پژوهشهاي مختلف را به تفاوت در سطح آمادگي آزمودنيها بيان ميكنند كه بيترديد سطح آمادگي آزمودنيها در توليد CRP اثرگذار است، ولي به منبعي استناد شده كه اين پژوهش تغييرات CRP را در يك دوي فوق ماراتون (200 كيلومتري) بررسي كرده است (5). افزايش CRP بعد از ورزش فوق استقامت به علت آسيبهاي ساختاري و التهاب كاملاً بديهي است، در حال كه كاهش CRP در اثر سازگاري به تمرين استقامتي مطالعه حاضر ميتواند به علت كاهش درصد چربي و در نتيجه كاهش آديپوسيتها و سايتوكاينهاي توليدي بهوسيلهي آنها از قبيل IL-6 كه در تحريك توليد CRP نقش دارند، رخ دهد. در ضمن نويسندگان محترم افزايش عوامل التهابي را به دنبال يك جلسه تمرين ورزش سه گانه را به بيش تمريني نسبت ميدهند، كه اين تحليل بسيار تعجب برانگيز است!
نتيجه گيري: در اين بخش نويسندگان محترم توصيه نمودند كه مراكز استعدايابي و مربيان از اين تمرينات استفاده كنند، درحالي كه مطالعه حاضر روي مردان جوان غيرورزشكار صورت گرفته و بنابراين ميتوان به جامعه مرتبط نتايج بهدست آمده را تعميم داد. ضمن اين كه چنين رويكردي در سراسر گزارش پيگيري نشده و ارتباط آن با استعداديابي منطقي نيست.
منابع: از منابع جديد استفاده نشده است، به طوري كه از 29 منبع تنها 3 مورد (10 درصد) بعد از سال 2007 چاپ شدهاند. همچنين شماره بعضي از منابع در متن اشتباه گزارش شده است.
چكيده لاتين :
This article dosnt have any english abstract
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 93 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان