عنوان مقاله :
ساختهاي اسناديشده زبان فارسي در ترازوي نظريههاي نحوي
عنوان فرعي :
Persian Cleft Constructions and Syntactic Theories
پديد آورندگان :
رضايي ، والي نويسنده Rezai, V , نيساني، مژگان نويسنده Neisani, Mozhgan
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 17
كليدواژه :
زبان فارسي , عنصر زايد , كاربردشناسي , اخت اسناديشده , پسگذاري
چكيده فارسي :
بهطور كلي ساختهاي اسناديشده ساختهاي نحوي نشانداري هستند كه يك گزاره منطقي ساده را توسط دو بند بازنمايي ميكنند. ارتباط اين ساختها با ساختهاي پايهايتر با توجه به چارچوب نظري معين ميشود كه براي تحليل بهكار ميرود. از سوي ديگر مطالعات گشتاري به دنبال اين هستند كه با استفاده از ويژگيهاي ساختهاي اسناديشده ساخت زيربنايي آنها را تعيين كنند. چنانچه جملات اسنادي بهعنوان ساخت پايه براي ساختهاي اسناديشده در نظر گرفته شوند، تحليل از نوع پسگذاري خواهد بود و در صورت مرتبط كردن اين ساختها با ساختهاي اسنادينشده تحليل عنصر زايد ارايه ميشود. هدف اين پژوهش اين است كه نشان دهد كداميك از تحليلهاي ارايهشده در نظريههاي نحوي براي توصيف و تبيين ساختهاي اسناديشده زبان فارسي مناسبتر هستند؛ بدين منظور ضمن معرفي رويكردهاي گوناگون و محك زدن آنها با دادههاي زبان فارسي نقاط ضعف و قوت آنها بيان ميشود. در پايان، اين مقاله نشان ميدهد كه رويكردهاي گشتاري پسگذاري و عنصر زايد بهخوبي از عهده تبيين اين جملات برنميآيند، زيرا يا رابطه ميان سازه اسناديشده و بند پيرو يا ارتباط دروني سازههاي بند پايه را ناديده ميگيرند. جملات اسناديشده نمونهاي از تعامل نحو، معناشناسي، كاربردشناسي و كلام است؛ به سخني ديگر، تنها نگاه صورتگرايانه به اين ساخت نحوي، ويژگيهاي معناشناختي و كاربردشناختي آن را ناديده ميگيرد، درحاليكه دستور نقش و ارجاع، نظريهاي است كه انگيزشهاي معناشناختي از جمله وجود رابطه محمول- موضوع و انگيزشهاي كاربردشناختي زبان- ويژه را مبناي سنجش ساختهاي دستوري قرار ميدهد.
چكيده لاتين :
Generally speaking, cleft constructions are marked syntactic structures, which represent a simple logical proposition by two clauses. The relation of these constructions to more basic structures is determined in regard with the theoretical framework chosen for the analysis. In the one hand, transformational studies try to determine the underlying structure through using cleft construction features. If copular sentences were considered as the basic structure for cleft constructions, the chosen analysis would be an extrapositioal one, and in the case of relating these structures to non-cleft structures, expletive analysis would be given. Recent efforts on studying cleft constructions will not be accommodated in none of the approaches above, on the other hand.
Eventually, this paper indicates that transformational approaches can not well afford explaining these sentences, and thus a non-transformational approach must be chosen.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان