تاثير حضور طولاني مدت سيدر و وتوسيدر بر غلظت پروژسترون سرم و ماندگاري فوليكول تخمداني در گاو هلشتاين

The effect of long-term CIDR and VetoCIDR exposure on the concentration of progesterone and the persistence of ovarian follicle in Holstein cattle

سيدر در مديريت توليد مثل گله‌هاي شيري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. مطالعه حاضر به منظور بررسي حضور طولاني مدت سيدر توليد شده در داخل و خارج كشور بر روي غلظت پروژسترون سرم و ماندگاري فوليكول تخمداني در گاو هلشتاين صورت پذيرفت. چرخه فحلي گاوهاي هلشتاين سيكليك به كمك 2 تزريق متوالي آنالوگ پروستاگلاندين به فاصله 14 روز همزمان شد. در روز 8-6 پس از بروز فحلي ايستا تمامي دام‌ها ايمپلنت نورجستومت و 2 تزريق پروستاگلاندين به فاصله 24 ساعت دريافت داشته و به سه گروه آزمايشي (4 راس در هر گروه) تقسيم شدند. در روز استقرار نورجستومت و 24 ساعت پس از آن آنالوگ پروستاگلاندين تزريق شد. در روز چهارم پس از استقرار نورجستومت، عمليات سيدرگذاري در 2 گروه از دام‌هاي آزمايشي سيدر (ايزي بريد، نيوزيلند) و وتوسيدر (شركت داروسازي ابوريحان، ايران) انجام شد. در اين 2 گروه آزمايشي، ايمپلنت نورجستومت 4 روز پس از استقرار سيدر و وتوسيدر خارج گرديد. در دام‌هاي گروه كنترل نورجستومت خارج نشد. بطور روزانه خون‌گيري جهت تعيين غلظت پروژسترون به روش راديوايمنواسي و هر 4 روز يكبار سونوگرافي به منظور بررسي ماندگاري فوليكول تخمداني صورت پذيرفت. الگوي تغييرات پروژسترون در گروه‌هاي آزمايشي با كمك آزمون آناليز واريانس با اندازه‌گيري‌هاي تكراري مورد ارزيابي آماري قرار گرفت. در گروه كنترل، غلظت سرمي پروژسترون در حد غلظت پايه باقي ماند. تغييرات غلظت سرمي پروژسترون در دو گروه سيدر و وتوسيدر مشابه بود (P > 0.05). به طوري كه در فاصله 24 ساعت پس از استقرار ابزارها پروژسترون افزايش يافت (P < 0.05) و سپس به تدريج كاهش يافت (P < 0.05). در طول مدت استقرار سيدر و يا وتوسيدر (28 روز) ميزان پروژسترون در حدي بود كه هيچ يك از دام‌ها علايم فحلي را نشان نداده و تخمك‌گذاري نكردند. در طول آزمايش، فوليكول‌هاي تخمداني در دام‌هاي دريافت كننده سيدر و وتوسيدر داراي روند رشد و تحليل بودند. در حالي كه فوليكول تخمداني در دام‌هاي گروه كنترل پايدار باقي ماندند. به طور خلاصه سيدر و وتوسيدر تفاوتي در نگهداري غلظت سرمي پروژسترون بمدت 28 روز ندارند.

CIDR is used in reproductive management of dairy herds. The purpose of this study was to investigate the long-term exposure of CIDR (imported) and VetoCIDR (Iranian made) on serum progesterone concentrations and persistence of ovarian follicle in Holstein cattle. Estrous cycle of Holstein cows were synchronized using 2 injections of prostaglandin analogues, 14 days apart. On days 6-8 of ensuing cycle, all females received norgestomet implant and 2 prostaglandin injections 24hrs apart and were assigned into 3 experimental groups (n=4 in each group). On day 4 after norgestomet insertion, females received CIDR (EAZi Breed, New Zealand) and VetoCIDR (Aburaihan, Iran). In the latter groups, norgestomet was removed 4 days after CIDR and VetoCIDR insertion. Females in control groups did not receive any further treatment and norgestomet remained in place throughout the experiment. Daily blood sampling for measuring progesterone using RIA and every four day ultrasonography for determining the persistence of ovarian follicle were conducted. Changes in progesterone concentrations were assessed using repeated measures ANOVA. In control group, progesterone concentrations remained at the basal concentration and ovarian follicle became persistent throughout the experiment. Changes in progesterone concentrations were similar in CIDR and VetoCIDR groups (P > 0.05). Progesterone increased within 24hrs after the device insertion (P < 0.05) and reduced gradually (P < 0.05). During the 28 days after the device insertion, none of the females in CIDR or VetoCIDR groups displayed estrus and ovulation. Meanwhile, follicle growth and regression occurred regularity. In conclusion, there is no difference between CIDR and VetoCIDR in maintaining serum progesterone concentrations for 28 days.