شيوع چاقي و برخي از عوامل مرتبط با آن در زنان 50-30 ساله‌ي شهرستان نيشابور با تاكيد بر فعاليت بدني

The Prevalence of Obesity and its Related Factors in 30-50 Year Old Women of Neyshabur with an Emphasis on Physical Activity

مقدمه: چاقي يكي از مشكلات بهداشتي و هم چنين عامل خطرسـاز برخي بيماري ها است. گزارش هاي مختلفي از ميزان شيوع چاقي در ايران منتشر شده، اما تاكنون برآورد دقيقي از ميزان چاقي در زنان با تاكيد بر فعاليت بدني گزارش نشده است. پژوهش حاضر به منظور تعيين شيوع چاقي در زنان 50-30 ساله‌ي شهرستان نيشابور با تاكيد بر فعاليت بدني انجام شد. مواد و روش‌ها: پژوهش مقطعي حاضر از نوع توصيفي ـ تحليلي بود كه در سال 1390 روي 381 نفر از زنان شهرستان نيشابور انجام شد. در اين پژوهش براي گردآوري داده‌ها از دو پرسش نامه شامل يك پرسش نامه‌ي پژوهش‌گر ساخته مشتمل بر 55 سوال در پنج بخش ويژگي‌هاي فردي، اقتصادي و اجتماعي، وضعيت تغذيه اي، باروري و آمارنگاري و ديگري پرسش‌نامه‌ي فعاليت بدني عادتي بك استفاده شد. آمار توصيفي، آزمون آماري آنوا و انواع مختلف ضريب‌هاي همبستگي براي تحليل يافته‌ها مورد استفاده قرار گرفت. يافته ها: يافته‌هاي پژوهش حاضر نشان داد ميزان شيوع چاقي در زنان نيشابوري %4/30، اضافه وزن %5/45 و چاقي شكمي%2/93 بود. به علاوه، نشان داده شد هرچه سن اولين قاعدگي پايين تر باشد، نمايه‌ي توده‌ي بدن زنان بالاتر است) 005/0P=). هم‌چنين امتياز شاخص فعاليت بدني حين كار و ورزش در زنان لاغر نسبت به ساير گروه ها بيشتر بود. نتيجه گيري: با توجه به شيوع بالاي چاقي در شهرستان نيشابور، مسيولين و ارگان‌هاي مربوط بايد پيرامون اصلاح سبك زندگي، شامل وضعيت تغذيه‌اي و فعاليت بدني زنان چاره‌اي بينديشند. واژگان كليدي:

Introduction: Obesity, a major health problem worldwide, is also risk factor for some diseases. Several different reports published the prevalence of obesity in Iran, but so far no accurate estimate of the rate of obesity has been documented in women, with an emphasis on physical activity. This study determined the prevalence of obesity in women 30-50 years of Neyshabur, with emphasis on their physical activity. Materials and Methods: This 1390 descriptive analytic was cross-sectional study of 381 Neyshaburi women. In this study, two questionnaires comprising 55 questions was used to collect information in five sections: Personal characteristics, socioeconomic, nutritional status, fertility, and demographics; the other was the Baek habitual physical activity questionnaire. For analysis, we used descriptive statistics, ANOVA test and other different types of correlation coefficients. Results: Results showed that the prevalence of obesity was 30.4%, over weight 45.5% and abdominal obesity 93.2%. Furthermore, we found that the lower the age of menarche, the higher was the body mass index of women (P=0.005). Rating of physical activity incidence during work and exercise in lean women was higher than other groups. Conclusion: Considering the high prevalence of obesity in Neyshabur, health authorities and relevant agencies need to implement modifications in lifestyle, nutritional status and physical activity among women.