سلطه‌ي رسانه‌اي و جنگ نرم

Media Hegemony and Soft War

چكيده رسانه به‌عنوان ابزاري فراگير، قدرتمند و تاثيرگذار همواره مورد توجه ابرقدرت‌ها بوده است. بدون شك، رسانه‌ها در جوامع امروز به دليل گستردگي دامنه‌ي نفوذ و تنوع و تكثر رسانه‌اي، بيش از آنكه در خدمت آگاه‌سازي و حقيقت‌نمايي باشند، به‌عنوان ابزاري سياسي و امنيتي ايفاي نقش مي‌كنند. در هر فرآيند ارتباطي كه بين كشورهاي سلطه‌گر و كشورهاي هدف برقرار مي‌شود، هميشه منافع و نيازهاي كشورهاي سلطه‌گر تامين مي‌شود. نظام‌هاي ارتباطي جديد، مناسباتي را در عرصه‌هايي به وجود مي‌آورند كه با وجود تغييرات اندك در عرصه‌‌ي آگاهي و دانش‌آفريني، كشورهاي مادر و پيشرفته را به همراه مي‌آورد. البته اين سلطه به‌طور بسيار ظريفي با سلطه‌اي كه در عصر اول رسانه‌ها رخ مي‌داد، متفاوت است. امروزه در تمام كشورها، عملاً قدرت بر ارتباطات متمركز شده است. چندين موسسه، كل شبكه‌هاي لازم براي انتقال الكترونيكي را در اختيار دارند. ‌آن‌ها با كنترل اين شبكه‌ها، افكار عمومي جامعه‌ي هدف را تحت تاثير قرار داده و عملاً وارد فاز جنگ نرم مي‌گردند. اين مقاله تلاشي است در جهت تبيين سلطه‌ي رسانه‌اي و جنگ نرم. سوال اصلي اين است كه سلطه‌ي رسانه‌اي در راستاي جنگ نرم چه تاثيري بر كشورهاي هدف مي‌گذارد و نتيجه‌ي اين تاثير بر امنيت و فرهنگ ملت‌ها چگونه خواهد بود؟ پاسخي كه به‌طور ابتدايي به اين سوال داده شده و در اين فرضيه مي‌گنجد اينكه انبوه اطلاعات، اخبار و سلطه‌ي رسانه‌ها سبب سلطه‌ي فرهنگي بر كشورهاي هدف مي‌گردد. و در نتيجه امنيت ملي و فرهنگ ‌آن‌ها را پس از استحاله‌ي فرهنگي با تهديد جدّي مواجه مي‌نمايد. كه در نهايت منتهي به تغيير نظام سياسي خواهد شد. اين شيوه‌اي است كه ابر قدرت‌ها در چند كشور تجربه كرده و توانسته‌اند نظام‌هاي سياسي مخالف خود را سرنگون كرده و به اهداف مدّ نظر خود برسند. كليدواژه‌ها: سلطه‌ي رسانه‌اي، جنگ نرم، امپرياليسم خبري، سلطه فرهنگي، عصر اطلاعات.

Abstract Media have always been considered by superpowers as inclusive, powerful, and effective means. These days, due to its wide dominance, as well as its great diversity and coverage, media is employed more as a political and intellectual instrument, instead of a means of representing facts and providing information. In all transactions between the dominant countries and target countries, only the requirements and interest of the dominant countries are always considered. Modern communication systems are arranged in a way that even a small change in information and knowledge may result in advantages for advanced countries. This new type of dominance is, however, somehow different from that of the first era of media. These days, power is concentrated in communication devices in all countries. A few institutions control the whole electronic communication networks. They affect public opinion in the target countries and are practically involved in soft war. This article is an attempt to explain media hegemony and soft war. The main question is this: "How does media hegemony affect target counties, and how does this influence their security and culture?" An instant answer to this question proposes the hypothesis that the great mass of information and media dominance result in cultural hegemony in the target countries. This, in turn, leads to a serious threat against their culture and security by their permutation. Finally, a change in the political system takes place. Superpowers have tried this technique in some target countries. They have been able to overthrow the opposing regimes and achieve their purposes. Keywords: Media Hegemony, Soft War, Information Imperialism, Information Age