رابطه اضطراب اطلاع يابي و ويژگي-هاي جمعيت شناختي دانشجويان تحصيلات تكميلي

The Relationship between Information Seeking Anxiety and Demographic Variables in Postgraduate Students

هدف: پيمايش حاضر به بررسي رابطه اضطراب اطلاع-يابي و ويژگي هاي جمعيت شناختي گروهي از دانشجويان تحصيلات تكميلي مي پردازد. روش پژوهش: روش پژوهش پيمايشي است. جامعه پژوهش حاضر را تعداد 375 دانشجوي ايراني شاغل به تحصيل در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا در دانشگاه يو. ام. كشور مالزي تشكيل مي دهند كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي از جامعه اي شامل 850 نفر انتخاب شده اند. پرسشنامه 47 گويه اي اضطراب اطلاع-يابي جهت جمع آوري داده هاي پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. يافته ها: جنست، مقطع تحصيلي، سن و ميزان استفاده از اينترنت جهت جستجوي اطلاعات داراي رابطه معناداري با ابعاد گوناگون اضطراب اطلاع يابي هستند. از سوي ديگر رابطه معناداري ميان رشته تحصيلي، شركت در دوره هاي آموزشي مهارت هاي سواد اطلاعاتي و ميزان استفاده از كتابخانه دانشگاه جهت جستجوي اطلاعات و اضطراب اطلاع يابي دانشجويان تحصيلات تكميلي مشاهده نشد. نتيجه گيري: جنسيت به عنوان متغيري تعديل كننده مي تواند رابطه ميان متغيرهاي مستقل مقطع تحصيلي و شركت در دوره هاي آموزشي مهارت هاي سواد اطلاعاتي و متغير وابسته اضطراب اطلاع يابي را دستخوش تعديل كند.

Objectives: The current study aims to investigate the relationship between information seeking anxiety and demographic variables in a group of postgraduate students using a survey method. Methodology: The population of this study was 850 Iranian postgraduate students who studied at the University of Malaya, a research intensive university in Kuala Lumpur, Malaysia. A sample size of 375 postgraduate students was drawn from the population using a stratified random sampling method. Participants were required to complete the 47-items Information Seeking Anxiety Scale (ISAS). Results: Among the various demographic factors, gender, level of study, age and frequency of the Internet use were found to be correlates of information seeking anxiety. Conversely, no associations were found between various subscales of the information seeking anxiety and nationality, information literacy skills instruction received, academic major and frequency of library use. The implications of the findings are discussed. Conclusion: Findings of statistically significant interactions between gender and level of study as well as gender and participation in information literacy skills instruction programs seem to suggest the role of gender as a moderating variable.