عنوان مقاله :
تاثير آموزش مديريت استرس به شيوه شناختي-رفتاري بر خستگي مزمن وسبك هاي مقابله در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس
عنوان فرعي :
Effects of stress management training based on cognitive-behavioral therapy on chronic fatigue and coping strategies in multiple sclerosis patients
پديد آورندگان :
بساك نژاد، سودابه نويسنده استاديار گروه آموزشي روانشناسي باليني، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز. اهواز، ايران. Bassaknejad, S , رحيمي، هاني نويسنده نويسنده مسيول: دانشجوي كارشناسي ارشد روانشناسي باليني، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز. اهواز، ايران. Rahimi, H , زرگر، يدالله نويسنده دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي- دانشگاه شهيد چمران اهواز Zargar, Y. , مجدي نسب، نسترن نويسنده دانشيار گروه آموزشي نورولوژي، دانشكده پزشكي دانشگاه شهيد چمران اهواز. اهواز، ايران. Majdinasab, N
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 39
كليدواژه :
مولتيپل اسكلروزيس , خستگي , سبك هاي مقابله , مديريت استرس
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: بيماري مولتيپل اسكلروزيس (ام اس) يكي از انواع بيماريهاي ميلين زداي سيستم عصبي مركزي است كه مبتلايان با خستگي و مشكلات ارتباطي مواجه مي شوند. مطالعه حاضر با هدف تاثير آموزش مديريت استرس به شيوه شناختي-رفتاري بر خستگي مزمن و سبك هاي مقابله در بيماران مبتلا به ام اس انجام شد.
روش بررسي: اين مطالعه از نوع كارآزمايي مداخله اي شاهددار بر روي 36 بيمار مبتلا به ام اس انجام شد. جامعه آماري شامل كليه بيماران مبتلا به ام اس، عضو انجمن ام اس شهر اهواز بود كه پس از پاسخ گويي به مقياس خستگي Krupp، 36 نفر از بيماراني كه نمره آنها بالاتر از نمره برش (بالاتر از 36) بود، انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه 18 نفري شاهد و مورد تقسيم شدند. سپس هر دو گروه پيش از جلسات مداخله اي به مقياس سبك هاي مقابله Andler وParker پاسخ دادند. پايايي پرسشنامه با استفاده از Cronbach Alpha 87/0 به دست آمد. آموزش مديريت استرس به شيوه شناختي- رفتاري، طي ده جلسه به گروه مورد مداخله ارايه شد و گروه شاهد هيچ مداخله اي دريافت نكرد. داده ها با استفاده از نرمافزار آماريSPSS ويرايش 16 و تحليل كوواريانس در سطح معني داري 05/0 > p تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين نمرات خستگي مزمن، سبك هاي مقابله مسيله مدار، هيجان مدار و روي آوردن به اجتماع در دو گروه قبل از مداخله تفاوتي نداشت. ميانگين نمره خستگي مزمن در گروه تجربي قبل از مداخله 19/8±75/46 بود كه پس از پايان جلسات آموزشي به 55/9±75/31 كاهش يافت (001/0p < ). ميانگين نمره سبك هاي مقابله مسيله مدار و روي آوردن به اجتماع بعد از مداخله به ترتيب به 19/6±25/67 (001/0 > p) و 01/3±50/27 (001/0 > p) افزايش يافت و سبك هيجان مدار بعد از مداخله به 46/6±25/37 كاهش نشان داد (001/0 > p)، اما تفاوتي بين ميانگين نمره سبك مقابله اجتنابي قبل و بعد از مداخله مشاهده نشد.
نتيجه گيري: آموزش مديريت استرس به شيوه شناختي- رفتاري موجب كاهش خستگي و اصلاح سبك هاي مقابله اي در اين بيماران مي شود، اما در كوتاه مدت نمي تواند سبك مقابله اجتنابي آنان را اصلاح كند و نيازمند برنامه هاي آموزشي طولاني مدت هستند تا بتوانند ارتباط بيشتري با جامعه و خانواده برقرار كنند و از اجتناب پرهيز كنند.
چكيده لاتين :
Background and Aim: Multiple sclerosis (MS) is one of the most common demyelinating diseases of the central nervous system where the patient has several problems including fatigue and interactional problems. The present study aimed to assess the effects of stress management training based on cognitive-behavioral therapy on chronic fatigue and coping strategies in MS patients.
Materials and Methods: This case-control field study was conducted on 36 MS patients. The population included all MS patients at Ahvaz MS Society. The patients took Fatigue of Krupp Scale, and those with cut-off-point score (above 36) were selected and randomly allocated to case and control groups (each group including 18 persons). Both groups completed Endler and Parker Coping Style Questionnaire as pre-test. The reliability of the questionnaire was 0.87 as measured by Cronbachʹs alpha. The case group received 10 sessions of stress management group therapy, while the control group had no intervention. The data was analyzed by covariance analysis at the significant level p < 0.05 in SPSS (version 16).
Results: Mean of chronic fatigue and coping strategies of problem-oriented, emotion-oriented, and social diversion was not significantly different in both groups before the intervention. However, the overall mean of chronic fatigue in the case group decreased from 46.75±8.19 to 31.75±9.5 (p < 0.001); those of their coping strategies of problem-oriented and social diversion increased from 51.68±14.14 to 67.25±6.19 (p < 0.001) and from 22.12±4.93 to 27.50±3.01 (p < 0.001) respectively. Their emotional-oriented scores mean decreased from 52.81±9.60 to 37.25±6.48 (p < 0.001), yet their scores mean decrease of avoidance-oriented coping was not significant.
Conclusion: Stress management training based on cognitive-behavioral therapy reduced fatigue and improved coping skills in MS patients. It cannot, however, modify their avoidance-oriented coping in the short run. They need longer-term training programs so that they can better interact with family and society and refrain from avoidance.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 39 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان