عنوان مقاله :
اثر استراديول بر همزمان كردن فحلي به روش درمان كوتاه مدت با سيدر و گنادوتروپين سرم ماديان آبستن (PMSG) و عملكرد توليد مثل خارج از
عنوان فرعي :
The effect of estradiol in short–term treatment with CIDR and PMSG on reproductive performance of Taleshi ewes in
پديد آورندگان :
طالبي، فريدون نويسنده دانشآموخته دانشكده كشاورزي، دانشگاه گيلان Talebi , F. , محمدي، مهرداد نويسنده استاديار گروه علوم دامي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه گيلان Mohammadi , M. , مهديزاده، مختار نويسنده سازمان جهاد كشاورزي استان گيلان Mahdizadeh , M. , غفاري زاده ، علي اصغر نويسنده Ghafarizadeh , A
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1387 شماره 18
كليدواژه :
ميش تالشي , استراديول , PMSG , عملكرد توليدمثل , سيدر
چكيده فارسي :
هدف از اين تحقيق تعيين اثر استراديول در روش درمان كوتاه مدت با سيدر و PMSG بر عملكرد توليدمثل خارج از فصل ميشهاي تالشي بود. بدين منظور 36 راس ميش تالشي 2 الي 4 ساله (با ميانگين وزن 5±39 كيلوگرم) غير آبستن و غير شيرده انتخاب شده و در يك طرح كاملاً تصادفي به 3 گروه آزمايشي تقسيم شدند. همه ميشها به مدت 7 روز سيدرگذاري شده و همزمان با سيدربرداري به ازاي هر ميش 360 واحد بينالمللي PMSG به صورت عضلاني تزريق شد. به گروه اول استراديول بنزوات (EB) تزريق نشد (شاهد) و به گروههاي دوم و سوم به ترتيب موقع سيدربرداري (EB7) و روز هشتم آزمايش (EB8)، 5/1 ميليگرم استراديول بنزوات به صورت عضلاني تزريق شد. در گروههايي كه در روزهاي 7 و 8 آزمايش (EB7 و EB8) استراديول دريافت كرده بودند، ميزان فحلي به طور معنيداري بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P < ). فاصله سيدربرداري تا شروع فحلي (ساعت) در گروه EB7 به طور معنيداري نسبت به گروههاي شاهد و EB8 كاهش نشان داد (05/0P < ). فحلي در گروههاي EB7 و EB8 بهتر از گروه شاهد همزمان شد. اختلاف معنيداري بين گروهها از نظر بازدهي زايمان، نرخ چندقلوزايي و نرخ برهزايي وجود نداشت. نتايج نشان داد كه تزريق استراديول در روز هشتم (24 ساعت بعد از سيدربرداري) بدون تاثير منفي بر عملكرد توليدمثلي، فحلي را بهتر همزمان نمود.
چكيده لاتين :
The objective of this study was to determine the effect of estradiol in short–term treatment with Controlled Internal Drug Release (CIDR) and Pregnant Mareʹs Serum Gonadotropin (PMSG) on estrus induction, estrus synchronization, observation period between CIDR withdrawal and estrus, lambing efficiency, prolificacy and lambing rate. Thirty six nonlactating and nonpregnant Taleshi ewes (2-4 years old) were randomly allocated to three groups (n=12/group). Estrus was synchronized with intravaginal insertion of CIDR devices containing 0.3g of progesterone for 7 days. At the time of CIDR removal, PMSG (360 IU) was injected (i.m) to all ewes. The Control ewes (Con) did not receive estradiol benzoate (EB) and others were injected EB (1.5mg) on days 7 (EB7) and 8 (EB8) of the experiment, respectively. A higher number of estrus detected in ewes received EB on days 7 and 8 compared to the control group (P < 0.05). Observation period between CIDR withdrawal and estrus in EB7 treatments was significantly lower than Con and EB8 treatments (p < 0.05). Estrus in EB7 and EB8 ewes was synchronized better than the control group. Lambing efficiency, prolificacy and lambing rate did not statistically change between the treatment groups. It was concluded that injection of EB, 24 hours after CIDR removal (EB8), without reducing reproductive performance, is an effective method of estrus synchronization.
عنوان نشريه :
دامپزشكي ايران
عنوان نشريه :
دامپزشكي ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1387
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان