راهكارهايي جهت ارتقا كيفيت اثر متقابل انسان و محيط بر يكديگر با رويكرد روان‌شناسي محيطي

strategies for enhancing the quality of interation between humans and environment relying on enviroment al psychlogy

اين مقاله نوشتاري پيرامون ارايه راهكارهايي جهت ارتقا كيفيت اثر متقابل انسان و محيط بر يكديگر است. انسان همواره تعاملي تنگاتنگ با محيط پيرامون خود داشته و خود نيز نقش موثري در شكل‌دهي به آن ايفا كرده است. بشرِ امروز با رشد زندگي شهري و وابستگي بشر به زندگي ماشيني، از دركِ احساس و عواطف محيط پيرامون و آسايش حاصل از كيفيت‌هاي موجود در محيط طبيعي دور شده‌ است. همين امر منجر به بروز مشكلات عديده‌اي شده است كه در راستاي برطرف نمودن اين مسايل، دانش‌هاي نويني مانند روان‌شناسي محيطي و روان‌شناسي احساس و ادراك در جوار علوم انسان‌شناسي، جامعه‌شناسي و ديگر دانش‌هاي مشابه مطرح شده‌اند. محوريت بحث اين دانش‌ها بر نحوه ادراك انسان از محيط و ارتقا كيفيت اين ادراك است. ادراك انسان از محيط از محوري‌ترين مقولات در روان‌شناسي محيطي است. ادراك محيطي، فرآيندي است كه از طريق آن انسان داده‌هاي لازم را بر اساس نيازش از محيط پيرامون خود برمي‌گزيند. لذا ادراك فرآيندي است هدفمند و به فرهنگ، نگرش و ارزش حاكم بر تفكر ادراك‌كننده بستگي دارد. همانطوركه عوامل طبيعي مثل رودخانه حريم دارند، انسان نيز به‌عنوان بخشي از طبيعت بايد حريم خاص خود را داشته باشد. نتايج ناشي از عدم‌رعايت حريم‌ها، باعث ايجاد اوضاع نابساماني مي‌شود كه در ارتباط ميان انسان امروز با محيط اطرافش به‌وجود آمده است. اولين عامل تاثيرگذار در پيشرفت صنعت و متعاقب آن تخريب محيط زيست، انقلاب‌صنعتي است كه آغاز آن با اختراع ماشين بخار بوده است. نتيجه توسعه، استفادهبيشتر، بهره‌كشي و استثمار است. مقصود اين جُستار، تغيير نگرش انسان و عميق‌تركردن نگاه او نسبت به محيط اطرافش است. انسان بخشي از محيط و طبيعت پيرامونش است و از طريق شناختِ هر چه بيشتر انسان و محيط اطرافش مي‌توان پيوند ايجادشده ميان آنها را مستحكم‌تر كرد. در رابطه ميان انسان و محيط، حفظ حريم هر يك از آنها در ارتباط با يكديگر مهم است. هدف از اين نوشتار ايجاد حساسيتي در انسان‌ها و به‌طورخاص در معمارها به‌منظور محفوظ‌داشتن انواع محيط‌ها در نگاه خود (حافظه زنده و حافظه تاريخي) و خلق معماري و محيطي جديد است به‌گونه‌اي كه قابليت پيوندزدن عناصر مختلف را به‌يكديگر داشته باشد. اين حساسيت‌ها در اثر شناخت محيط‌ و تدوين نتايج اين شناخت‌ها به‌دست مي‌آيند كه پس از آن غربال‌كردن اين نتايج در ذهن اتفاق افتاده و پس از همه اينها سنتز به‌دست آمده و ما را به شناخت مفهوم نزديك‌تر مي‌كند. بدين‌معنا كه مي‌بايست حساسيت انسان‌ها نسبت به محيط اطرافشان بيشتر شود. اين حساسيت و تنش بايد در فضا عمق پيدا كند تا بتواند نگاه جديدي را ارايه دهد. در اين نوشتار پس از بررسي مفهوم ادراك و شناخت علم روان‌شناسي محيطي، به بررسي جايگاه ادراك در اين علم پرداخته شده و در نهايت راهكارهايي جهت ارتقا كيفيت اثر متقابل انسان و محيط بر يكديگر با رويكرد روان‌شناسي محيطي ارايه مي‌شود. بايد توجه داشت كه تمامي اين راهكارها برآمده از نگاهي متفاوت و عميق‌تر به محيط اطراف انسان‌هاست كه در اين راستا نمونه‌هايي از كار دانشجويان نيز ارايه مي‌شود.

This paper presents strategies for improving the quality of writing on human interaction with the environment and each other. Humans have always been close interaction with their environment and the role it has played in shaping. This has led to numerous problems in order to solve the problems of modern sciences such as psychology; Environmental science, in the vicinity of anthropology, sociology and other sciences have been similar. The discussion focused on how human knowledge is the perception of the environment and quality. Human perception of the environment is the central issues in environmental psychology. Environmental Perception is the process by which man selects the required data based on the needs of your environment. This process is targeted to cultural perceptions, attitudes and values of the dominant ideology depend on perception. Natural factors such as rivers have privacy, as well as a part of human nature should have their own privacy. The confusion results from the lack of privacy in todayʹs relationship between humans and their environment are created. The first influence on the subsequent development of industry and environmental damage, and it begins with the invention of the steam engine is Anqlabsnty. The purpose of this paper is the attitude of people and the environment change her look. Humans are part of nature and the surrounding environment is through the recognition of both humans and the environment can be stronger bond created between them. The relationship between humans and the environment, privacy is important to each of them in relation to each other. The purpose of this paper is the sensitivity of human and environmental architects to look at their (living memory and historical memory) and create a new environment, architectural and so is the ability to link various elements perfectly. Which should be more sensitive to their environment than humans. The sensitivity and stress should be found in the depths of space to give a new look and insight.