استفاده از نظريه چارچوببندي در تبيين اثرات اخبار

Applying the Theory of Framing in Explaining News Impacts

امروزه رسانه‌ها به مثابه نظام مركزي اعصاب جامعه عمل مي‌كنند و هر خبر منفي يا مثبت، به طور بالقوه قادر است بيم و اميدي در دل مخاطبان و كنشگران اجتماعي بيافريند. هدف اين مقاله، تشريح نظريه چارچوب بندي در حوزه تاثير خبر در رسانه هاست. تا نگاهي تقريباً جامع در خصوص چارچوب‌بندي و پژوهش‌هاي مرتبط با آن تبيين شود. در واقع چارچوب‌بندي در ارتباطات به معناي انتخاب برخي جنبه‌هاي يك واقعيت درك شده و برجسته كردن آنها در يك متن ارتباطي است. مقاله حاضر كه به روش اسنادي انجام گرفته، بر مدل فرايندي چهارگانه چارچوب سازي، تعيين چارچوب، تاثيرات سطح فردي چارچوب بندي و چارچوب هاي رسانه اي متمركز شده است. در حقيقت، طبقه بندي چارچوب ها به عام و خاص نيز ميتواند مقايسه داده هاي به دست آمده از پژوهشهاي مختلف را كه از چارچوب هاي مشابه استفاده كردهاند، امكان پذير سازد. با وجود ابهامات نظريه چارچوب بندي، اين نظريه از طيف وسيعي از پژوهشها – كمي و كيفي- حمايت مي‌كند.

Today, media organizations function as the nervous system of the society and any positive or negative news could potentially add up to fears or hopes of audience and social actors. The present paper aims to examine the Theory of Framing in media news. In fact, framing in communications implies selection of certain aspects of a reality and highlighting it in a communicative text. Carried out through a documentary methodology, the study focuses on quadruple process model of framing, frame setting, effects of individual-level framing and creating a link between individual frameworks and media frameworks. In reality, categorizing frames into general and specific could also facilitate the comparison between data gained from different studies implemented on framing. Despite ambiguities existing in the Theory of Framing, it covers a wide range of qualitative and quantitative studies.