بررسي رابطه هوش هيجاني، يادگيري خود تنظيمي و ساختار هدف كلاس با پيشرفت تحصيلي در دانش‌آموزان پايه اول متوسطه شهرستان قروه

An Investigation of the Effect of Emotional Intelligence, Self- Regulation Learning and Classroom Goal Orientation on Educational Progress of the Male Students of the First Year of High School in Qorv

هدف از تحقيق حاضر، بررسي رابطه هوش هيجاني، يادگيري خود‌تنظيمي و ساختار هدف كلاس با پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان پايه اول دبيرستان است. جامعه آماري مورد مطالعه دانش‌آموزان پسر پايه اول دبيرستان شهرستان قروه است كه تعداد 120 نفر از آن‌ها به شيوه تصادفي ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات متغيرها و عوامل از آزمون‌هاي هوش هيجاني سيبر يا شرينگ (Sibrya shering) در سال 1995، راهبردهاي خودتنظيمي پينتريج و دي گروت (Pintrich, p. r & degroot) سال 1990 و ساختار هدف كلاس ميگدلي (Migdley) سال 2000 به دست آمد. داده‌هاي حاصل از آزمون‌ها با استفاده از روش آماري ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه مورد بررسي و تحليل قرار گرفت، نتايج تحقيق بيانگر آن است كه: اولاً: رابطه معناداري در سطح 05/0 بين هوش هيجاني، يادگيري خود تنظيمي و ساختار هدف كلاس با پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان وجود دارد، كه بيش‌ترين و كم‌ترين ميزان همبستگي با پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان به ترتيب مربوط به متغير‌هاي يادگيري خود تنظيمي و ساختار هدف عملكرد گريز كلاس است. دوماً متغير‌هاي هوش هيجاني، يادگيري خود تنظيمي و ساختار هدف كلاس قادر به تبيين 365/0 كل واريانس متغير پيشرفت تحصيلي هستند و اين مقدار در سطح 05/0 معنادار است و بيش‌ترين و كم‌ترين ضريب رگرسيوني B مربوط به متغير‌هاي يادگيري خود تنظيمي و ساختار هدف عملكرد گريز كلاس هستند.

The purpose of the present paper is to investigate the effect of emotional intelligence, self-regulation learning and classroom goal orientation on educational progress of the male students of the first year of high school in Qorve. The total population were selected from the male students of the first year of high school in Qorve, 120 of whom were chosen by simple random sampling. Variables and primary information were taken from Siberia Sherings (1995) emotional intelligence test, Pintrich and Degrootʹs (1990) self- regulation strategies and Migdleyʹs (2000) classroom goal orientation. The gathered data were analyzed by means of Pearson coefficient index, and multiple regression. The results indicate that: 1. There is a significant relationship at the level of p < 0.50 between emotional intelligence, self regulation learning and class goal orientation highest and studentsʹ educational progress. The highest coefficient levels are related to self-regulation learning, while the lowest belongs to avoiding performance as a class. 2. The variables of emotional intelligence, self-regulation learning and classroom goal orientation explain 0.365 of the total variance of educational progress. This is significant at the level of p < 0.50. Whilethe least belongs to the most B regression index is related to self-regulation learning avoiding performance as classroom goal orientation variable.