مدل شكل‌گيري نارضايتي شغلي كاركنان سپاه از منظر امنيتي

Formation of IRGC personnelʹs job dissatisfaction from security aspect

نيروي انساني در سپاه بزرگ‌ترين سرمايه و عامل اصلي پيشرفت و تداوم امنيت براي نظام جمهوري اسلامي است. از اين رو شناخت نارضايتي احتمالي كاركنان و برطرف نمودن اين آسيب - به دليل ماموريت امنيت سازي كه سپاه با تكيه بر نيروي انساني خود به عهده دارد- از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. اين تحقيق با هدف نحوه شكل گيري نارضايتي شغلي كاركنان سپاه از منظر امنيتي صورت گرفته است. در ابتدا با مطالعات كتابخانه‌اي، اسناد و نظر خواهي از كارشناسان و اساتيد حاذق، نظريه‌هاي رضايت و نارضايتي شغلي و رويكرد امنيتي مكاتب مختلف مورد بررسي قرار گرفت و نظريه هرزبرگ و مكتب انتقادي به عنوان مباحث نظري انتخاب و با استفاده از رهنمودهاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري، منتج به ارايه مدلي شد كه ضمن اشاره به ابعاد نارضايتي شغلي كاركنان، سطوح امنيتي آن نيز مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مدل فضاي بين «داشته» و «خواسته» به عنوان فضاي امنيتي و ويژگي‌هاي كاركنان سپاه از جمله ايمان، فداكاري، ولايت پذيري و تكليف گرايي به عنوان عوامل بازدارنده از گسترش نارضايتي آمده است كه بر اساس ميزان تاثير نارضايتي بر ماموريت سپاه، فضاي بين داشته و خواسته افزايش يافته و بر سطوح امنيتي مي‌افزايد. از سويي ديگر ويژگي‌ها و صفات بارز كاركنان سپاه به عنوان عوامل بازدارنده‌ سبب مي‌شود روند نارضايتي بر كارايي و ماموريت سپاه اثر مستقيم نداشته و مانع از افزايش شكاف بين داشته و خواسته گردد. در نهايت با سنجش از كاركنان مي‌توان وضعيت رضايتمندي را از منظر امنيتي تحليل نمود.

IRGC manpower is the biggest source and main factor of security prog-ress and continuation of Islamic republic of Iran’s government. Therefore, personnel dissatisfaction has a significant importance, because IRGC is responsible for establishing security through his manpower. This re-search’s aim is about the quality of formation of the IRGC personnel’s job dissatisfaction from security aspect. At the beginning, theories of job sat-isfaction and dissatisfaction and the security approach of various schools is examined by library and documents studies and asking the opinions of proficient experts, thereafter Herzberg theory and critical school is chosen as the theoretical subjects and profiting by Imam Khomeini’s (May he rest in peace) and Imam khamenei (the great leadership) guidance led to the presentation of a model that as well as pointing to the dimensions of per-sonnel’s job dissatisfaction, examines the security levels of that.In this model, the space between having and wanting is considered as security space and IRGC personnel’s traits, including Faith, self-sacri-fice, the obedience from Islamic leader, devotion to duty, are considered as deterrent factors against spread of dissatisfaction. Bases upon the degree of dissatisfaction’s effect on IRGC, the space between having and wanting increases and therefore increases the security levels. On the other hand, obvious characteristics and traits of IRGC personnel as deterrent factors, cause that dissatisfaction process not have a direct ef-fect on efficiency and mission of IRGC and prevents from rise of the gap between having and wanting. Finally, the condition of satisfaction can be examined with evaluating the personnel