شماره ركورد :
652985
عنوان مقاله :
مطالعه تطبيقي گرايشات فيگوراتيو در مجسمه سازي مدرن و پست مدرن
عنوان فرعي :
Comparative reaserch figurative trends in modern & post modern sculpture
پديد آورندگان :
خسروي فر، شهلا نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391 شماره 10
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
تعداد صفحه :
12
از صفحه :
83
تا صفحه :
94
كليدواژه :
مدرنيسم , فيگور , پست مدرنيسم , مجسمه سازي
چكيده فارسي :
تاريخ هنر از آغاز تا كنون شاهد حضور فيگور انسان در عرصه هاي مختلف؛ از هنر هاي كاربردي گرفته تا نقاشي و به خصوص در مجسمه سازي بوده است. در بسياري از دوره هاي تاريخي اين تصويرگرايش به واقع گرايي دارد؛ تا اينكه در اوايل قرن بيستم هنرمندان از اين نوع نمايش واقع گرايانه بر مي تابند و به انتزاع روي مي آورند، اما اين روند نيز در هنر اين دوره ديري نمي پايد و در اواسط اين قرن جاي خود را به شيوه ي ديگري مي دهد. لذا گرايش به انتزاع، فرم گرايي، نخبه گرايي، وحدت گرايي كه از مولفه هاي اصلي مدرنيسم بودند، در دهه هاي پاياني اين قرن يعني حدوداً از دهه ي1960 جاي خود را به پست مدرنيسم ضد فرم، مردمي و كثرت گرا مي دهند. اين فراز و فرود ها در نحوه ي به تصوير كشيدن فيگور به خصوص در مجسمه سازي به خوبي قابل بررسي است. اين مقاله سعي دارد نحوه ي به تصوير كشيدن پيكر انسان را در مجسمه سازي دوره ي مدرن و پس از آن، پست مدرن و تحولات مباني زيبايي شناختي ناشي از اين گذار از دوره اي به دوره ي ديگر را مورد بررسي قراردهد. در اين راستا ابتدا در اين مقاله سعي مي شود به گزيده اي از ديدگاه ها، مولفه ها و نظريات مطرح در اين دو دوره از ديدگاه برخي متفكران و صاحب نظران آن پرداخته شود، سپس با معرفي تعدادي از تاثير گذارترين هنرمندان مجسمه ساز از هر دو دوره كه پرداختن به فيگور انسان را جوهره ي اصلي كار خود قرار دادند؛ به معرفي و بررسي تغيير مولفه هاي زيبايي شناختي در نحوه ي به نمايش در آمدن فيگور در آثار آن ها به شيوه ي نظري بپردازد.
چكيده لاتين :
Since beginning of art history, there has been the human figure observed in different fields, from applied arts to painting and especially in sculpture. In many of historical periods, the figure tends to be realistic. After that in the early 20th century, artists avoid this kind of realistic figurating and were inspired by abstraction.But also this metod did not last very long, And in the middle of the same century, it was replaced by another mothod. Thus, there was a tendency towards abstraction, absolute formalism, elitism, monism, which are basic elements of modernism. During the latest decades of previoues century, around the 1960s, it was replaced by anti form post modernism, popular, pluralism which emphasize representation of the facts and avoidance of abstraction. these ups and down in the way of figurating especially in sculpture are worth studyius very much . This essay tries to study ways of human figurating in modern period of sculpture and followed by post modernism and evolution of aesthetics principles rising on this period. Moreover, at first this essay tries to pay attention to review of famous point of views, components, opinions of some commentaters and intellectuals in these two periods. then, after the introduction of some of the most influentional sculptors of each two periods, which have paid more attention to human figurative the essay tends to practically explore and study the aesthetic elements applied in display of figure in their works.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
نقش مايه
عنوان نشريه :
نقش مايه
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت