فضا در مجسمه سازي معاصر

Space in Contemporary Sculpture

هنرها، به عنوان يكي از مقولات مرتبط با انسان از دوره باستان تا امروز دستخوش تحولاتي بوده اند كه اين تحولات مسبب ايجاد سبك ها و جنبش هاي مختلف هنري گرديده است. در اين ميان ، هنر مدرن يكي از مهمترين دوران هاست كه در آن تحولات چشمگيري در عرصه هاي مختلف هنر اتفاق افتاده است كه از مهمترين آنها ( به تعبير كومارا سوآمي) مي توان به جدا شدن هنرها از بستر زندگي ، توجه به قالب هاي ديداري و شنيداري ( فرم ) به جاي معني و تحديد هنرها در مقوله اي به نام هنرهاي زيبا اشاره كرد. هنر مدرن، واكنش معنوي هنرمندان پيشتاز جامعه غرب در برابر دگرگونيهاي ناشي از انقلاب صنعتي بود. اين انقلاب رهاورد ورود دانش از قلمرو انديشه به گستره عمل و بازدهي بود و در طي بيش از يك قرن در سراسر دنيا گسترش يافت و در هر مرحله امكانات تازه اي به وجود آورد و راه پيشرفت هاي بعدي را همراه ساخت. اين تحولات در حوزه هنرهاي مختلف، گاه داراي اثرات متشابه و گاه متفاوت بوده است و رويكردهاي متفاوتي را نسبت به دوره هاي پيشين به وجود آورده است. هنر مجسمه سازي نيز در اين دوره با كنار گذاردن برخي از ويژگي هاي پيشين خود در قالب عناصر بنيادين هنرهاي بصري، ويژگي هاي خاصي به خود پذيرفته كه از آن جمله مي توان به خارج شدن مجسمه سازي از قالب ديرينه پيكره انسان (فيگوراتيو)، روي آوردن به هنر انتزاعي، از بين رفتن تسلط حجم بر مجسمه سازي، اهميت يافتن مفهوم فضا در مجسمه سازي و نظاير آن اشاره كرد. اهميت يافتن فضا در مجسمه سازي، در دوره معاصر كه واكنشي نسبت به تسلط حجم در اين هنر در طول تاريخ آن به شمار مي رود، رويكردي نبود كه به يكباره در مضمون مجسمه ها تجلي يابد، بلكه شكلگيري و اهميت يافتن آن در قالب تحولات تدريجي اي بود كه از ابتداي قرن بيستم آغاز گرديد و در سه مرحله طبقه بندي مي گردد. بر اين اساس ، اين پژوهش بر اساس روش توصيفي- تحليلي سعي كرده تا به بررسي چگونگي اهميت يافتن فضا به عنوان عنصر اصلي و سير تحول استفاده از آن در مجسمه سازي معاصر بپردازيم.

Arts, as one of the issues which is related with human, have changed since ancient period until today and these changes have been caused different styles and artistic movements. Modern Art, that was caused by the Industrial Revolution, spread worldwide during more than a century and created new changes in the arts. These changes, which sometimes had positive and different effects, have brought bring different approaches in comparison previous period. sculpture puts away its former features in this period and admittes special features, Which one of the most important of them is destruction of volume Dominance and importance the concept of space. Meanwhile, the importance of the space in the sculpture did not an approach that suddenly appeared, but of a gradual transformation caused its importance to begin from the early twentieth century And Progress on three separate levels. This study is based on analytical - descriptive method and tries to investigate the importance of the space and its evolution in contemporary sculpture