عنوان مقاله :
بازپژوهشي فقهي ـ حقوقي پيرامون تفكيك قصد از رضا
عنوان فرعي :
The Jurisprudential and Legal Re-Investigation on the Separation the Intent from the Consent
پديد آورندگان :
صادقي بهمني، سهند نويسنده , , آهنگران، محمدرسول نويسنده , , صابري ، حسين نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1392 شماره 7
كليدواژه :
consent , Compelled transaction , Unauthorized transaction , اراده , Will , بيع مكره , قصد , رضايت , Intent , بيع فضولي
چكيده فارسي :
تفكيك مكرر قصد و رضا در قانون مدني به ويژه در ماده 190 كه قصد و رضا را از شرايط اساسي متعاقدين شمرده است، اين پرسشي را ايجاد ميكند كه آيا ميتوان دليل روايي براي امكان تفكيك موقت اين دو پيدا نمود؟ فقيهان و حقوقدانان دو موضع كاملاً متفاوت در پيش گرفتهاند. گروه اول دو رهيافت كاملاً متناقض را پيمودهاند. رهيافت اول با تحليلي عقلي و شرعي، قصد را عنواني راجع به رضا تلقي كرده، از اين رو عقود و ايقاعات فاقد رضا همچون بيع مكره و بيع فضولي را به جهت فقدان قصد، باطل يافته است. رهيافت دوم قصد و رضا را بر اساس تحليلي علمالنفسي اصولاً انفكاكناپذير ديده است. بر اساس اين رهيافت هيچ عقد و ايقاعي فاقد رضا نيست و در نتيجه ادله اثباتكننده رضايت نميتوانند دليلي بر بطلان عقود و ايقاعات فاقد رضايت عرفي باشند. گروه دوم اما با تحليلي عقلي به دنبال راهي براي امكان تفكيك موقت و تصحيح انضمام رضاي متاخر به قصد برآمده، در نتيجه اكراه و قصد شرعي را منسجم و بيع فضولي و مكره را قابل تصحيح دانستهاند. اين پژوهش با نقد ديدگاه هر دو گروه، نظريه جديدي را بر دو اساس ارايه ميدهد. نخست تفكيك انواع رضايت از يكديگر و دوم اعتبار شرعي قصد ناشي از رضاي عرفي. بر اين اساس عقود و ايقاعاتِ فاقد رضاي شرعي، باطل به شمار ميروند. ولي در عين حال، قصد در مكره موجود است. در نتيجه مكرهِ به حق، قاصد فرض ميشود.
چكيده لاتين :
The continued separation of the intent and consent (in the civil code especially in article 190 which has counted the intent and consent the principal provisions of the parties’ contract) creates the question of being lawful this separation in the mind of the researchers. Can we find an accepted aspect to this temporary separation? The Islamic jurists and law scholars have chosen two complete dissimilar opinions. The first have stepped two contradictory approaches. The first approach with reasoning and legal analysis has thought that intent is a topic implies to consent, therefore the bilateral and unilateral contracts with absence of consent like unauthorized transactions and enforced transactions because of intent lacking are void. The second approach based on psychological analysis finds intent and consent non separable basically. According to this approach, any bilateral and unilateral contracts consist of consent and consequently proving reasons of consent cannot be a proof for the invalidity of the bilateral and unilateral contracts with the lacking of customary consent. The second group with reasoning analysis is going to find a way with the possible temporary separation and cause the validity of added consent to intent; therefore, force and legal intent are coherent and unauthorized and compelled transactions are valid. The present research with criticizing the two attitudes states a new theory according to two principals. First, distinguishing different intent types from each other and second, the lawful (sharei) liability of the intent which is originated from customary consent. With this regard, the bilateral and unilateral contracts with absence of lawful consent are void. But still intent is available in the obliged and consequently the obliged actually is presumed intender.
Key words: Intent, Consent, Will, Compelled transaction, Unauthorized transaction.
چكيده عربي :
التفكيك المكرّر بين العقد والرضا في القانون المدنيّ وخاصّه في المادّه 190 التي اعتبرت القصد والرضا من الشروط الاساسه للمتعاقدين وهذا التفكيك يوجب ظهور هذا السوال في ذهن المتتبّع وهو انّه هل يمكن لنا ان نجد وجهًا محصّلاً لامكان التفكيك الموقّت بين هذين الامرين؟ فقد اتّخذ الفقها والقانونيّون في هذا المجال موقفين مختلفين بغايه. فالطايفه الاولي منهم اتّخذت اتّجاهين متناقضين جدًّا. الاتّجاه الاوّل عبر تحليل عقليّ وشرعيّ ارتاي انّ القصد عنوان راجع الي الرضا وعليه العقود والايقاعات الفاقده للرضا ـكبيع المكره وبيع الفضوليّـ باطله وذلك بسبب عدم تحقّق القصد فيها والاتّجاه الثاني راي انّ القصد والرضا غير قابلين للانفكاك وقد جري هذا البحث عبر تحليل علم النفسيّ. وعلي اساس هذه الرويه، لا يكون ايّ عقد وايقاع فاقدًا للرضا وبالتالي، الادلّه المثبته للرضا ليست دليلاً علي بطلان العقود والايقاعات الفاقده للرضا العرفيّ. لكن الطايفه الثانيه منهم استخدمت تحليلاً عقليًّا وحاولت ان تبحث عن وجود طريق لامكان التفكيك الموقّت. وعن طريق لتصحيح الحاق الرضا المتاخّر الي القصد. وحصيله هذه الرويه انّ الاكراه والقصد الشرعيّ قابلان للتصحيح ولكن بيع الفضوليّ وبيع المكره غير قابلين للتصحيح. وتوجد في مطاوي كلمات الرويه الثانيه التي هي مشهور الفقها المتاخّرين، رويه علما القانون المعوّله علي تجزيه الاراده، تلك الرويه التي استفادت ـ في الفحص عن المبني الاحتماليّ لتفكيك الطلب عن الارادهـ اصول فقه الشيعه المتاخّره كعماد وعروه لهذا التفكيك. استهدف باحث هذه المادّه، ضمن مناقشه كلا الاتّجاهين وردّهما، ان يرسخ رويته الابداعيّه علي اساسين راسخين: الاوّل، تفكيك اقسام الرضا بعضها عن الآخر والثاني، القول باعتبار الشرعيّ للقصد الناجم عن الرضا العرفيّ. فعلي هذا الاساس كافّه العقود والايقاعات الفاقده للرضا الشرعيّ باطله. لكن مع ذلك، القصد في المكره موجود ويعتبر المكره قاصدًا حقًّا.
المفردات الرييسه: القصد، الرضا، الاراده، الطلب، بيع المكره، بيع الفضوليّ.
عنوان نشريه :
آموزه هاي فقه مدني
عنوان نشريه :
آموزه هاي فقه مدني
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 7 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان