بررسي تطبيقي شيوه‌هاي ارتباطي و تبليغي چهره‌هاي قرآني با روش‌هاي تبليغات در جهان امروز

A Comparative Analysis of Communicative and Propagation Methods Used by Quranic Figures and by Today’s World

امروزه ارتباطات و تبليغات مهمترين بستر انتقال و ترويج فكر، فرهنگ، ارزش‌ها و هرگونه پيام به ديگران است و همه مذاهب، مكاتب و ملل از رهگذر رسانه‌هاي گوناگون، سعي در تبليغ همه جانبه مرام خويش دارند. در مسير گسترده و طولاني ارتباطات و تبليغات، اتخاذ روش‌هاي صحيح، كارآمد و متنوع مي‌تواند بيش از هر عامل ديگري به موفقيت فرآيندهاي ارتباطي بينجامد. در روزگار كنوني تقابل نظام سلطه جهاني با فرهنگ حق محور و توحيدي اسلام بيش از هر زمان ديگر تبلور يافته و صف مومنان و مستكبران را به روشني جدا ساخته است. آيات حيات‌بخش قرآن به عنوان تكيه‌گاه جبهه توحيدي، مشحون از روش‌ها و تجربه‌هاي دعوت و ترويج انبيا و اوليا است و آبشخور جبهه استكباري، كيدها و مكرهاي شيطاني كه همواره براي گمراه كردن بشر بر سوگند ديرين خود استوار بوده، متنوع‌ترين روش‌ها را در راستاي دعايه و پروپاگاندا، با تكيه بر ابزارهاي رسانه‌اي مدرن به كار مي‌گيرند. در مقاله حاضر ضمن مرور و مقايسه روش‌هاي تبليغي دو جبهه، روشن مي‌شود كه مهمترين ويژگي روش‌هاي تبليغ قرآني در مقام اجرا، پاي‌بندي به ارزش‌ها، حقايق، جامع‌نگري، توجه به همه ابعاد حيات انساني و پيشتازي اسوه‌ها در عمل است؛ در حالي كه روش‌هاي تبليغ در جهان امروز به خاطر عدم پاي‌بندي به حق و حقيقت، عدم انطباق قول و فعل، معنويت گريزي و استفاده از وسايل مشروع و نامشروع قادر به تاثيرگذاري دراز مدت و ايمان آفريني و ايجاد اميد پايدار به سعادت و فلاح در انسان‌ها نيستند.

Communication and propagation are the most important means of promoting thought, culture, values, and messages to others, hence the attempt made by all religions, schools and nations to spread their ideologies. To do this successfully, one needs to adopt correct, efficient and diverse methods. Today, the confrontation between the world’s oppressive system and the monotheistic and right Islamic culture is more prominent than before, resulting in a distinction between the believers and arrogant powers. The Quran’s life-giving verses which act as support for the monotheistic front are full of references to prophets’ and other great figures’ adopted methods of propagating faith. On the other hand, the oppressors, whose main endeavor is to resort to devilish schemes to deceive people, have at their disposal the most advanced means of advertisement and propagation. In the present article there is a comparative description between the two opposing trends, i.e. the Quranic way which relies on values, truthfulness, and comprehensiveness as performed by its depicted model figures , and today’s propagation methods that are far from righteousness and preach what they do not act and resort to illegitimate means to achieve their goals. The latter method will ultimately lead to no sustainable hope, good and felicity for mankind.