عنوان مقاله :
چيستي نقد تاريخي
عنوان فرعي :
The Nature of Historical Critique
پديد آورندگان :
دهقاني ، رضا نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390 شماره 5
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
نقد تاريخي , internal and external criticism , الگوها و عناصر , the nature and reason of criticism , النقد الظاهريّ والباطنيّ , نقد بيروني ودروني , چيستي و چرايي نقد , المثُل , patterns and elements , كيفيّه النقد وسببه , Historical critique
چكيده فارسي :
سنجش و آزمايش، لازمه ترقي و پيشرفت هر علم و فني است. دانشمندان به فراخور رشته خود، اصولي براي نقد برشمرده و بركاربست آنها در نقدهاي علمي تاكيد كردهاند. اما آيا بهراستي در باب نقد تاريخي هم چنين است؟ آيا نقد تاريخي، علمي و اطمينانبخش است؟ اينها پرسشهايي است كه ذهن هر پژوهشگر و ناقد تاريخي را به خود مشغول ميكند. بايد اعتراف كرد كه علم تاريخ دچار ضعف مفرط در حوزه نقد تاريخي و ادبيات آن بيمارگون است. هنوز درعرصه نقادي و اصول و موازين نقد و شناخت الگوها و معيارهاي آن در آغاز راهيم. بنابراين، هر پژوهشي در اينباره، خود پرتوي به اين راه پرمخاطره و ناهموار است. اين مقاله، برآن است تا در باب نقد تاريخي پرسشگري كند و درصدد پاسخ به پرسشهاي مذكور برآيد. آنچه در اين مقال در خصوص موازين و اصول نقد گفته ميشود، نه سخن آخر و تام، بلكه دانستهها و پيشنهادهاي نگارنده است تا شايد بابي گشوده شود و فروغي بر پهنه نقد تاريخي بتابد.
چكيده لاتين :
Evaluation and experiment are essential to the development and progress in any science and work of art. Scholars have proposed some principles for criticism according to their own disciplines and have emphasized on their application in scientific critiques. But, is this really the case with historical critique? Is historical critique a scientific and assuring critique? These are the questions which preoccupy the mind of any researcher and historical critic. It must be acknowledged that, the science of history suffers greatly from excessive weakness in the realm of historical critique and its literature is pathological. We are still at the early stages in the realm of criticism, the principles and standards of critique, and the knowledge of its patterns and criteria. Therefore, every research on this matter will cast some light on this harsh and perilous undertaking. The present paper tries to inquire into the historical critique and answer the aforementioned questions. What has been discussed in this paper is not the last and final word; rather they are the researcherʹs findings, knowledge, and proposals which are hoped to open a new way and cast some light on historical critique.
چكيده عربي :
انّ التقييم والاختبار يعتبران من ضروريّات الرقيّ والتطوّر في كلّ علمٍ وفنٍّ. والعلما في مضمار تخصّصاتهم ذكروا اُصولاً لنقدها ومن ثمّ طبّقوا هذه الاُصول في النقد العلميّ بالتحديد. ولكن هل انّ الوضع نفسه يطبّق في مجال النقد التاريخيّ؟ فهل انّ النقد التاريخيّ يعتبر نقداً علميّاً؟ وهل يمكن الاعتماد عليه؟ فهذه الاستفسارات تطرق ذهن كلّ باحثٍ وناقدٍ في مجال التاريخ، ويجب الاذعان الي انّ علم التاريخ يعاني من ضعفٍ كبيرٍ في نطاق النقد وانّ اُسسه عليلهٌ في هذا المضمار؛ ولا زلنا في بدايه الطريق في مجال النقد واُصوله ومعاييره ومثُله، لذا فانّ كلّ دراسهٍ بهذا الصدد تعدّ بنفسها لمحهٌ في هذا الطريق الوعر والمحفوف بالمخاطر. وتتطرّق هذه المقاله الي بيان فرضيّات النقد التاريخيّ والاجابه علي الاستفسارات التي طُرحت اعلاه. وما تمّ التوصّل اليه في هذه المقاله في مجال معايير واُصول النقد ليس خصماً للكلام بل هو جانبٌ منه واقتراحٌ يطرحه الكاتب من اجل فتح بابٍ لنقدٍ تاريخيٍّ معتبرٍ.
عنوان نشريه :
عيار پژوهش در علوم انساني
عنوان نشريه :
عيار پژوهش در علوم انساني
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 5 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان