بررسي اثر حاكميت مالي بر نرخ تورم اقتصاد ايران در چارچوب يك مدل تعادل عمومي پوياي تصادفي (DSGE)

The Impact of Fiscal Dominance on Inflation Rate in Iran Using a Dynamic Stochastic General Equilibrium Model

در اين مقاله، با هدف بررسي درجه حاكميت مالي در اقتصاد ايران و اثر كاهش يا افزايش آن بر نرخ تورم، مدل مناسب اقتصاد ايران در چارچوب يك مدل تعادل عمومي پوياي تصادفي (DSGE) طراحي و به روش كاليبراسيون حل شد. به منظور اطمينان از قابليت اتكا نتايج مدل، گشتاورهاي مرتبه دوم متغيرهاي اصلي بر اساس داده هاي واقعي با گشتاورهاي مرتبه دوم مقادير شبيه سازي شده آن متغيرها مقايسه شده و توابع واكنش آني متغيرها نسبت به شوك هاي مدل بررسي شده است. نتايج حاصل از مدل نشان مي‌دهد كه درجه حاكميت مالي در ايران بالا و حدود 92 درصد است. به عبارت ديگر، استقلال سياست پولي از سياست مالي در اين كشور كمتر از 8 درصد مي‌باشد. همچنين نتايج به دست آمده مبين آن است كه با كاهش حاكميت مالي، نرخ تورم در ايران كاهش مي‌يابد. با توجه به اين نتايج، هر اقدامي كه نتيجه آن افزايش اسقلال بانك مركزي و كاهش وابستگي دولت به درآمد ناشي از حق‌الضرب باشد، نقش مهمي در كاهش نرخ تورم در اقتصاد ايران خواهد داشت.

In this paper, we design a Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model to investigate effects of fiscal dominance on inflation rate in Iran and solve it by calibration method. In order to getting reliable results, the second-order moments of main variables were compared based on actual and simulated data; and functions of impulse response to model innovations were considered. The results show that the degree of fiscal dominance in Iranian economy is about 92%, i.e., the independence degree of monetary and fiscal policies is nearly 8%. Therefore, decreasing fiscal dominance may lead to decreasing inflation rate in Iran. In addition, any action for increasing independence of central bank and decreasing dependence of government on seigniorage revenue will play important role in reducing inflation rate in Iran.