عنوان مقاله :
قاعده «منع رجوع به حكام جور» و بررسي آن
عنوان فرعي :
The Principle of "Prohibition of Appealing to Tyrant Rulers" and Its Review
پديد آورندگان :
ميرشكاري، عباس نويسنده دانشكده حقوق و علوم سياسي - دانشگاه تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 4
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
Judge , judgment , Retaliation , Right , اثبات , تقاص , ثبوت , حق , حكومت , داوري , قاضي , Confirmation , Government , التحكيم , providing a proof
چكيده فارسي :
قضاوت از شيون حاكم است و در فقه شيعه، حكومت از آن امام معصوم(ع). بنابراين، نصب قاضي منحصراً بايد از طريق او صورت گيرد. حال اگر فردي غير از امام معصوم(ع) بر مسند حكومت بنشيند و اقدام به نصب قاضي كند، چون خود مشروع نيست، نميتواند به قاضي منصوب خود مشروعيت ببخشد. در نتيجه، قاضي منصوب از نزد او هم اختيار دخالت و تصرف در امور ديگران را ندارد. پس، از آنرو كه اين قاضي توان و حق تصرف در امور را ندارد، ترافع به او نيز مشروع نخواهد بود. در همين زمينه است كه از رجوع به حكام جور نهي شده است. از آثار اين ممنوعيت، عدم جواز دريافت محكومبه است، حتي اگر حكم صادرشده مطابق واقع باشد. همچنين جواز تقاص و پذيرش داوري از ديگر آثار اين ممنوعيت است. در اين مقاله، قاعده مزبور و آثار آن بررسي ميشود.
چكيده لاتين :
Judgment is among the functions of ruler and, according to Shiite fiqh, an infallible Imam (peace be upon him) has an exclusive right to rule. Therefore, no one other than infallible Imam must assign the judge. If a ruler other than infallible Imam holds the power and assigns a judge, the assigned judge is not legitimate because the ruler himself is not legitimate. As a result, such an assigned judge is not allowed to intervene in and deal with the affairs of others. Hence, it is not legitimate to appeal to this judge because he is not allowed to intervene and make decisions, which follows that referring to tyrants is forbidden. Among the effects of this prohibition is that arresting the charged party is not permissible even if the issued decision conforms to reality. The other effects are that retaliation and acceptance of judgment are not permissible. The present paper studies this principle and its effects.
چكيده عربي :
انّ القضا هو من اختصاصات الحاكم، وحسب قواعد الفقه الشيعي فانّ الحكم متعلّق بالامام المعصوم (ع)، لذا فانّ تنصيب القاضي يكون مقتصراً علي المعصوم فحسب. اذن، لو انّ حاكماً غير المعصوم تولي زمام الامور ونصّب قاضياً، فانّ هذا التنصيب في الواقع لا يمنح المشروعيه لهذا القاضي، وبالتالي فانّه غير مخول بالتدخل في شوون الآخرين.
لذا فهذا القاضي لا يحق له التصرف بالامور وكذلك فانّ الترافع لديه باطل، لذلك نهي عن الرجوع الي حكام الجور. ومن نتايج هذا المنع، عدم جواز استلام ما يتم الحكم به حتّي وان كان الحكم مطابقاً للواقع، كما انّ الآثار الاخري المترتبه عليه هو جواز التقاصّ وقبول التحكيم. وقد تطرق الباحث في هذه المقاله الي دراسه هذا الموضوع.
عنوان نشريه :
انديشه هاي حقوق عمومي
عنوان نشريه :
انديشه هاي حقوق عمومي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان