عوامل فردي موثر بر اشتراك دانش ميان اعضاي هيات علمي دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشي

Individual Factors of Knowledge Sharing Among Faculty Members of Universities and Research Centers

مقدمه: اشتراك دانش به‌عنوان يكي از موضوعات جالب و چالش برانگيز علم مديريت در هزاره‌ي جديد است. اين مقاله با هدف عوامل فردي موثر بر اشتراك دانش ميان اعضاي هيات علمي دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشي كشور انجام شد. روش بررسي: پژوهش حاضر از نوع كاربردي بود. جامعه‌ي آماري شامل3430 نفر هيات علمي شاغل در مراكز پژوهشي و 12428 نفر هيات علمي شاغل در دانشگاه‌هاي علوم پزشكي كشور در سال 1391 بود كه با توجه به نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي با تخصيص متناسب حداقل حجم نمونه برابر 423 نفر به‌دست آمد. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش پرسشنامه بود كه روايي صوري و محتوايي آن توسط اساتيد مجرب تاييد گرديد، با توجه به اينكه ضريب Cronbach`s alpha بزرگتر از 6/0 بود، پايايي ابزار نيز مورد تاييد قرار گرفت. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ي 15 و آزمون ضريب همبستگي Pearson انجام شد. يافته‌ها: يافته‌هاي حاصل از پژوهش نشان داد كه حدود 49 درصد اساتيد نسبت به اشتراك دانش ديد مثبتي داشتند. حدود 53 درصد آنها نيز تمايل زيادي به اشتراك دانش با ساير اعضاي هيات علمي داشتند. 35 درصد اساتيد با انگيزه‌هاي مختلف به اشتراك دانش با ديگر اساتيد پرداختند. حدود 52 درصد نيز نقش اعتماد و تعهد را در به اشتراك‌گذاري دانش بسيار زياد دانستند. نتيجه‌گيري: دستاوردهاي اين پژوهش مبناي تجربي مناسبي براي برنامه‌ريزي و اجراي ساز و كارهاي اشتراك دانش را فراهم خواهد آورد. واژه‌هاي كليدي: مديريت دانش؛ هيات علمي؛ دانشگاه‌ها

Introduction: Knowledge sharing is one of the most interesting and challenging issues of management in the new millennium. This study aimed to investigate individual factors affecting knowledge sharing among faculty members in universities and research centers. Methods: This survey was mixed and applied. Statistical Population was 3430 faculty member worked at medical research centers and 12428 faculty members worked at medical universities in Iran during 2012-13. According to stratified random sampling at least 423 faculty members selected as sampling population. The tool used in this study was questionnaire that face and content validity were confirmed by experienced professors. The Cronbachʹs alpha coefficient for each scale dimension was greater than 0.6, so the reliability of the instrument was confirmed. For data analysis, descriptive and inferential statistics, statistical software SPSS15 and Pearson Correlation Coefficient was used. Results: The findings of the study showed that about 49 percent of faculties had a positive view of knowledge sharing. About 53 percent of the faculties were very willing to share knowledge with others. 35 Percentage of faculties share knowledge with different incentives. About 52 percent of the faculties expressed the role of trust and commitment for sharing knowledge very high. Conclusion: The results of this Study will provide empirical basis for planning and implementing knowledge sharing mechanisms. Keywords: Knowledge Management; Faculty Members; Universities