اوضاع سياسي و اقتصادي ولايت گروس در دوره قاجار

GarousProvinceʹʹs Political and Economic Situationin Qajar Era

مقاله حاضر خاندان هاي حكومتگر ولايت گروس يا بيجار كنوني را در دوره قاجار مورد بررسي قرار مي دهد و نقش اين خاندان ها را در تحولات سياسي و اقتصادي منطقه ارزيابي مي كند. فرضيه مقاله اين است كه با وصف اينكه گروس ولايتي كوچك در كردستان بوده، اما در فضاي سياسي و اقتصادي ايران دوره قاجار جايگاهي مهم داشته است. اين جايگاه بعد از دوره مشروطه و، به ويژه، دوره جنگ اول جهاني، به شدت افول كرد. علت امر در كشاكش هاي محلي و اشغال كشور به طور كلي؛ و مناطق غربي از جمله كردستان به طور خاص خلاصه مي شود، امري كه باعث قتل عام هاي فراوان ناشي از هجوم بيگانگان و قحطي بزرگ جنگ اول جهاني در ايران گرديد. هدف مقاله اين است تا عوامل شكوفايي سياسي و اقتصادي منطقه در دوره قاجار تا قبل از جنگ اول جهاني و فروپاشي جايگاه آن را در دوره بعد از جنگ ارزيابي نمايد.

The present article studies the governor families of Garous province, present Bijar,in Qajar era and their roles inpolitical and economicdevelopments there. The hypothesis of the article is considering the fact that Garous was once a province in Kordestan, but in the political and economic atmosphere of Qajar era had found an important position which after the constitutional era, and especially after the First World War, declined sharply. Thecause of such declination can be summarized because of localconflictsand the occupation of the countryingeneralandspecifically the western regionssuch as Kurdistan. Itcauseda lotofmassacres because of foreign invasion and the great famine during First World War. The purpose ofthispaperisto study political and economicdevelopmentofthe regionintheperiodbeforethe First World Warand the collapseofits placeinthepost-war era.