مقايسه كيفيت زندگي زنان تحت درمان هورموني و هيستركتومي خون ريزي غير طبيعي رحم

Comparison of quality of life in women with hysterectomy and hormonal therapy due to abnormal uterine bleeding

مقدمه: خون ريزي‌هاي غير طبيعي رحم از مشكلات شايع زنان در سنين باروري است و درمان مناسب آن مي‌تواند كيفيت زندگي آنان را ارتقا بخشد. ويژگي‌ها و عوارض هر يك از روش‌هاي درماني با خود و وابسته به بستر فرهنگي جامعه ممكن است به گونه اي كيفيت زندگي را متاثر سازد. هدف از مطالعه حاضر مقايسه كيفيت زندگي در ابعاد جسمي، رواني و اجتماعي در دو گروه تحت درمان هورموني و هيستركتومي خون ريزي‌هاي غير طبيعي رحم است. روش كار: در اين تحقيق، كيفيت زندگي 54 زن تحت درمان هيستركتومي و 54 زن تحت درمان هورموني در سنين باروري به دليل خون ريزي‌هاي غير طبيعي رحم، در مراكز درماني منتخب شهر اصفهان مقايسه شده است. روش نمونه گيري طبقه بندي نسبتي تصادفي و ابزار اندازه گيري كيفيت زندگي، پرسش نامه استاندارد كيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني بود كه شش ماه پس از شروع درمان تكميل شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد ميانگين كيفيت زندگي در كل و در ابعاد سلامت جسمي و رواني در گروه درمان هورموني به شكل معنادار و مستقل از سن، وضعيت تحصيلات و درآمد ماهيانه بيش از گروه درماني هيستركتومي بود (p < 0.05)، اما در بعد سلامت اجتماعي كيفيت زندگي دو گروه تفاوت معناداري نداشت. نتيجه گيري: نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد كيفيت زندگي زنان در ابعاد جسمي و رواني به دنبال درمان هورموني بهتر از هيستركتومي است.

Abnormal uterine bleeding (AUB) is a common disorder in reproductive age in women and its treatment can promote the quality of life in women, but the characteristics and side effects of each therapeutic method based on cultural context of the society may affect the quality of life. Therefore, the objective of this study was comparison of quality of life in physical, emotional and social dimensions in two groups of women with hysterectomy and hormonal therapy. Materials and Methods: In this comparative study, quality of life in 54 women with hysterectomy and 54 women with hormonal therapy in reproductive age due to AUB in selected clinical centers in Isfahan was compared. Random classification sampling was used. The data collection tool was the standard questionnaire of quality of life which was completed six months after treatment. Results: Findings showed that mean scores of quality of life in total and in physical and emotional dimensions in hormonal therapy were higher than those of the hysterectomy group significantly (p < 0.05), but the mean scores of quality of life in social dimension in the study groups was not different. Conclusion: The findings showed that quality of life in physical and emotional dimensions following hormonal therapy group was better than the hysterectomy group