اختلالات رفتاري دانش‌آموزان دختر مقطع راهنمايي شهر همدان و عوامل مرتبط با آن

Behavioral Disorders among Students of Girl’s Guidance Schools of Hamadan City and Affecting Factors

مقدمه : اختلالات رفتاري، اختلالات شايع وناتوان كننده‌اي هستند كه باعث اضمحلال شخصيت ومانع پيشرفت فرد مي‌شود. هدف اين مطالعه، تعيين اختلالات رفتاري در دانش‌آموزان دختر مقطع راهنمايي همدان و ارتباط آن با برخي عوامل است. روش كار: در اين مطالعه مقطعي، 400 دانش‌آموز بصورت نمونه‌گيري چندمرحله‌اي انتخاب شد. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسشنامه ترجمه شده وودورث و پرسشنامه اطلاعات دموگرافيك بود. اطلاعات به‌دست آمده با استفاده از روش‌هاي آماري مانند آزمون كاي-دو تحليل شد. يافته ها: ميانگين سني 85/12 با انحراف معيار 94/0 سال بود. از افراد مورد مطالعه، 26% هيچيك از اختلالات را نداشتند، 7/43% يك الي 4 اختلال و بقيه بيش از 4 اختلال را نشان دادند. ميزان شيوع اختلال هيجان‌پذيري 1/49% ، وسواس 6/36% ، گوشه‌گيري 5/30% ، پارانوييدي 2/34% ، افسردگي 5/49% ، پرخاشگري 6/18% ، بي‌قراري 3/15% و تمايلات ضداجتماعي 4/2% برآورد شد. بين از دست دادن يك يا هر دو والدين و ميزان اختلال هيجان‌پذيري در دانش‌آموزان ارتباط معناداري مشاهده شد (018/0(P=. همچنين اغلب اختلالات رفتاري در دانش‌آموزاني كه پدران بيكار يا بازنشسته و از كار افتاده داشتند و يا در افراديكه فاقد مالكيت منزل مسكوني بودند، بيشتربود. نتيجه‌نهايي: نتايج اين مطالعه حاكي از شيوع بالاي اختلالات رفتاري در بين دانش‌آموزان دختر جامعه مورد پژوهش است. با توجه به آثار سو اين اختلالات در روند يادگيري و ارتباطات اجتماعي دانش‌آموزان، توجه و تعامل بيشتر مسيولين، معلمين و والدين براي يافتن راهكارهايي به‌منظور پيشگيري از بروز اين اختلالات را مي‌طلبد.

Background: Behavioral disorders are some common disabling disorders which destroy cause depersonalization and prevent him from progress. The purpose of this study was to find the prevalence of behavioral disorders among students of girl’s guidance schools and its relation-ship with some factors. Methods: In this cross-sectional study, based on Multi-Stage Cluster Sampling, 400 students were selected from Hamedan city. Data gathering devices were Woodworth questionnaire standardized based on Iranian norms and demographic questionnaire. The gathered data was analyzed by statistical methods like chi-square test. Results: The average age of students was 12.85T 0.94 years. Among the subjects of study 26% didn’t show any behavioral disorder while 43/7% had 1 to 4 cases of behavioral disorders and the rest showed more than 4 cases of behavioral disorders. The prevalence of different behavioral disorders was estimated as follows: excitability 49.1%, obsession 36.6%, sar-castism30/5%, paranoia 34.2%, depression 49.5%, aggression 18.6%, unstablity15.3% and antisocial inclinations 2.4%. A meaningful relationship was found between losing one or both parents and the incidence of excitability (p=0.018). Also the prevalence of most of the behavioral disorders among the students whose fathers were unemployed, retired or disabled and those, whose families didn’t own a house, was more than the other students. Conclusion: Based on this study, behavioral disorders were highly prevalent in the studied sub-jects. Because of the bad effects of behavioral disorders on the process of learning and social communications, it is needed for responsible ones, teachers and parents to have a good inter-action with each other to find the best way to prevent from the incidence of behavioral disor-ders.