الگوي مصرف انواع روغنها و عوامل موثر بر انتخاب آن‌ها در خانوارهاي شهر كرمانشاه (1390)

Consumption pattern of lipids and the factors affecting their selection among families in Kermanshah (2011)

زمينه: دقت در انتخاب مناسب روغن‌هاي خوراكي و ميزان مصرف آن‌ها عامل مهمي در ارتقا سطح سلامت جامعه و كنترل بيماري‌هاي مزمن است. مطالعه حاضر با هدف تعيين ميزان مصرف انواع روغن‌هاي خوراكي و عوامل موثر بر انتخاب آن‌ها در خانوارهاي شهر كرمانشاه انجام گرفت. روشها: اين مطالعه مقطعي سال 1390 در شهر كرمانشاه بر روي 500 خانوار انجام شد. نمونه‌ها به‌روش خوشه‌اي چند‌مرحله‌اي از شش منطقه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه جمعيت‌شناختي و پرسشنامه‌اي مشتمل بر انواع روغن‌هاي خوراكي مصرفي و به‌روش مصاحبه حضوري جمع‌آوري شد. اطلاعات با استفاده از روش‌هاي آمار توصيفي و آزمون‌هاي رگرسيون و كاي‌دو آناليز شد. نتايج: ميانگين مصرف روزانه روغن‌هاي خوراكي در هر يك از افراد خانوار 8/3±75/69 گرم بود و بيش از نصف اين مقدار از روغن جامد (2/2±7/34 گرم در روز) تامين مي‌شد. سهم انرژي از كل روغن‌ها 4/31 درصد كالري روزانه بود كه 6/15 درصد آن از روغن‌هاي جامد تامين شده بود. اين ميزان به‌طور معنا‌داري از استاندارد توصيه‌شده (حداكثر10%) بالاتر مي‌باشد (05/0 > P). بهبود وضعيت اقتصادي- اجتماعي با افزايش مصرف روغن مايع ارتباط مستقيم داشت (2/0 r=،001/0 > P). نتيجه گيري: مصرف روغن‌هاي جامد و نيز سهم آن‌ها در رژيم غذايي روزانه هنوز بيش از نصف ليپيدهاي مصرفي خانوارها را تشكيل مي‌دهد. با توجه به عوارض ناشي از مصرف روغن‌هاي جامد، لزوم كاهش توليد و عرضه اين نوع روغن‌ها و افزايش آگاهي تغذيه‌اي خانوارها با استفاده از رسانه‌هاي گروهي و كلاس‌هاي آموزشي پيشنهاد مي‌گردد.

Background: Choosing appropriate edible oils and right consumption amounts play an important role in the promotion of public health and prevention of chronic diseases. This study was aimed to evaluate the consumption level of various edible oils and factors affecting their selection among families in Kermanshah. Methods: This cross-sectional study was carried out on 500 families selected from six different areas using multi-stage cluster sampling method. Data were collected through face to face interview using a demographic questionnaire and a questionnaire about consumption of different edible oils. Descriptive statistics and regression and chi-square tests were applied to analyze the data. Results: The mean of edible oil consumption was 69.75±3.8 g/day per capita, more than half of which (34.7±2.2 g/day) was supplied by hydrogenated fat. 31.4% of total daily energy intake was supplied by lipids from which 15.6% was supplied by hydrogenated fat, that is higher than the recommended level, maximum 10% (P < 0.05). There was a positive relationship between socioeconomic status and rising consumption of oils instead of fats (r=0.2, P < 0.001). Conclusion: This study showed that the daily consumption of hydrogenated fat was higher than half of the lipids consumed by families. Given the complications resulting from saturated fat consumption, decreasing the production of hydrogenated fat and increasing the nutritional knowledge of families through public media and educational programs are highly recommended.