تاثير عوامل آموزشي، اجتماعي و فرهنگي بر تمايل به مهاجرت از كشور در دانشجويان دانشگاه تهران

The impact of educational, social and cultural factors on tendency to immigration among Students in Tehran University

امروزه، پيشرفت كشورها در گرو تربيت انسانهاي كارآمد و به كارگيري قابليتهاي آنهاست. انديشه انسانهاي خلاق و با انگيزه گنجينه اي گرانبهاست كه در صورت توجه و بهره برداري درست از آن، توسعه پايدار حاصل خواهد شد. ايران در زمره كشور هايي است كه مهاجرت نيرو هاي متخصص آن در بالاترين حد قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير عوامل آموزشي، اجتماعي و فرهنگي بر تمايل به مهاجرت دانشجويان دانشگاه تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع كاربردي و به روش توصيفي و پيمايشي بود. جامعه آماري شامل دانشجويان دانشكده فنّي دانشگاه تهران بود. نمونه مورد بررسي به شيوه تصادفي ساده به حجم 415 نفر انتخاب و?با ابزار پرسشنامه داده هاي مربوط جمع آوري شد. براي سنجش?رضايت آموزشي از پرسشنامه نيل?(2010)، در انطباق اجتماعي- دانشگاهي از پرسشنامه انطباق نهادي پاسكارلا و ترنزيني و براي سنجش بيگانگي اجتماعي- فرهنگي از سه خرده مقياس از مقياس بيگانگي ملوين سيمن?استفاده شد. روايي اين ابزار را استادان راهنما و مشاور تاييد كردند. پايايي ابزار نيز با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ براي متغيرهاي رضايت از نظام آموزشي، انطباق اجتماعي- دانشگاهي، بيگانگي فرهنگي- اجتماعي و تمايل به مهاجرت به ترتيب 9/0، 71/0، 77/0، 85/0 و 86/0 به دست آمد. براي تحليل داده هاي پژوهش از روشهاي آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده شد. در بررسي رابطه متغير هاي پيش بين و متغير ملاك تمايل به مهاجرت از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتايج نشان داد متغير هاي مستقل بيگانگي فرهنگي- اجتماعي و سن همبستگي مثبت معنادار و متغير رضايت از نظام آموزشي، همبستگي منفي معناداري با متغير تمايل به مهاجرت دارند. بين متغير انطباق اجتماعي-دانشگاهي با ميزان تمايل به مهاجرت رابطه معنا-داري مشاهده نشد. مردان به طور معنا داري تمايل بيشتر و دانشجويان دوره كارشناسي در مقايسه با دوره كارشناسي ارشد و دكتري تمايل كمتري به مهاجرت دارند. تفاوت معناداري بين هيچ يك از طبقات اقتصادي- اجتماعي دانشجويان و ميزان تمايل به مهاجرت وجود نداشت.

Today, development of nations depends on training of efficient people and utilizing their capabilities. Notion of creative and motivated humans is a precious treasure that if it is used wisely, will make sustainable development. Iran is among the courtiers which its specialist’s immigration is at the highest level. The present study was conducted by the aim of examining educational, social and cultural factors affecting students’ immigration in University of Tehran. The research was a descriptive applied survey. Statistical population consisted of all students studying in the Engineering Faculty of University of Tehran. Sample of the study was 415 individuals, chosen by simple random method and a questionnaire was used as an instrument to collect data. Educational satisfaction was assessed by Neill (2010) questionnaire; social-academic integration was assessed by Pascarella and Terenzini’s (1980) questionnaire and for social-cultural alienation three subscales of Melvin Seeman’s (1983) alienation scale was employed. Validity of the instrument was approved by the supervisors and adviser of the study. Reliability of instrument was confirmed by calculating Cranach’s alpha coefficient for educational satisfaction, social-academic integration and inclination to immigration as 0.90, 0.71, 0.77, 0.85, and 0.86 respectively. Data was analyzed using descriptive and inferential statistical methods. The relationship between predictor and criterion variables was determined by using Pearson correlation coefficient and stepwise multiple regression. The results showed that variables of social-cultural alienation and age had significant positive correlation, and educational satisfaction had significant negative correlation with tendency to immigration variable. There was no significant relation between social-academic integration and tendency to immigration. Men had significantly more tendency than women, and undergraduate students compare to graduate students had less tendency to immigration. There was no significantly difference among socio-economic classes and tendency of students toward immigration. Keywords: Tendency to Immigration, Educational Satisfaction, Social-cultural Alienation, Social-academic Integration.