عنوان مقاله :
بررسي كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس شهر اصفهان
عنوان فرعي :
The Quality of Life among Multiple Sclerosis Patients in Isfahan, Iran
پديد آورندگان :
حيدري سورشجاني، سعيد نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد، كميته تحقيقات دانشجويي، گروه آموزش بهداشت و ارتقاي سلامت، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران. , , اسلامي ، احمد علي نويسنده استاد يار دانشكده بهداشت يانشگاه علوم پزشكي اصفهان , , حسن زاده، اكبر نويسنده hassan zadeh, akbar
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1390 شماره 0
كليدواژه :
اصفهان , پرسشنامه 54MSQOL- , كيفيت زندگي , مولتيپل اسكلروزيس
چكيده فارسي :
مقدمه: مولتيپل اسكلروزيس (Multiple sclerosis يا MS) يك بيماري مزمن و پيشرونده دستگاه عصبي مركزي است كه به ميلين اعصاب مغز و نخاع آسيب ميرساند و باعث بروز عوارض متعددي در بيماران مبتلا ميگردد. ناتوانيهاي فيزيكي و تغييرات رواني ميتواند بر روي عزت نفس و كيفيت زندگي بيماران مبتلا به MS تاثير بگذارد. اين مطالعه با هدف ارزيابي كيفيت زندگي بيماران مبتلا به MS شهر اصفهان طراحي و اجرا گرديد.
روشها: اين پژوهش به صورت مقطعي انجام شد. جامعه پژوهش را بيماران عضو انجمن MS اصفهان تشكيل دادند. نحوه نمونهگيري به صورت طبقهاي 2 مرحلهاي، خوشهاي و متناسب با حجم نمونه انجام گرفت. از بين 4250 نفر بيمار مبتلا در اصفهان، 251 نفر مراجعه كننده به انجمن MS و بيمارستان الزهرا (س)، بر اساس نوع بيماري وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافيك آنها نيز ثبت شد. روش گردآوري اطلاعات به صورت خودگزارشي و با استفاده از پرسشنامه اختصاصي كيفيت زندگي بيماران مولتيپل اسكلروزيس (Multiple sclerosis quality of life يا 54MSQOL-) بود كه در مجموع حاوي 54 سوال ميباشد.
يافتهها: به طور تقريبي 50 درصد از بيماران زن و 50 درصد مرد و دامنه سني بيماران 61-17 سال (10/10 ± 34/36) بود. ميانگين امتيازات كيفيت زندگي در دو بعد كلي سلامت جسماني 69/15 ± 18/47 و سلامت رواني 46/15 ± 95/44 به دست آمد. كمترين نمره در بين دوازده خرده مقياس مربوط به محدوديت نقش مرتبط با مشكلات جسمي (4/23 ± 5/43) و بيشترين نمره مربوط به عملكرد اجتماعي (7/14 ± 4/54) بود. بين سن، مدت زمان ابتلا و نوع بيماري با دو بعد كيفيت زندگي رابطه معكوس وجود داشت. بين سطح تحصيلات با دو بعد كيفيت زندگي رابطه مستقيم مشاهده شد (001/0 < P). آزمون همبستگي Pearson ارتباط مستقيم بين ابعاد كيفيت زندگي با يكديگر نشان داد (001/0 < P).
نتيجهگيري: به طور كلي ميانگين نمره كيفيت زندگي بيماران كمتر از حد متوسط بود. با توجه به ارتباط عوامل شخصي با كيفيت زندگي بيماران مبتلا به MS، آن چه جهت ارتقاي كيفيت زندگي آنان مهم به نظر ميرسد، رويكرد بين بخشي به مسايل و مشكلات سلامتي و انجام مداخلات لازم در عوامل تاثيرگذار بر كيفيت زندگي اين بيماران ميباشد.
چكيده لاتين :
Abstract
Background: Multiple sclerosis (MS) is one of the progressive and chronic disorders that cause damage in myelin of the central nervous system (CNS) and spinal cord. It therefore results in some complications in patients. Physical impairments and psychological changes can affect MS patientsʹ self-esteem and quality of life. This study was designed to measure the quality of life in MS patients living in Isfahan, Iran.
Methods: This was a cross-sectional survey on members of Isfahan Multiple Sclerosis Association. Using stratified cluster sampling method, 251 patients were selected from all MS patients (n = 4250) who referred to Alzahra Clinic. Demographic data was recorded. Data was collected by the Multiple Sclerosis Quality of Life-54 Instrument (MSQOL-54) standard questionnaire through self-reporting.
Findings: Almost 50% of the patients were female. The mean age of participants was 36.34 ± 10.10 years (range: 17-61). The mean scores (out of 100) of two dimensions of overall quality of life in physical health and mental health were 47.18 ± 15.69 and 44.95 ± 15.46 respectively. The lowest and highest scores among the 12 subscales were related to role limitations due to physical problems (43.5 ± 23.4) and social function (54.4 ± 14.7), respectively. Inverse correlations were seen between age, disease duration and kind of disorder with overall quality of life scores in 2 areas (P < 0.001). There were also significant correlations between income and the level of education with overall quality of life scores in 2 areas (P < 0.001). Pearsonʹs correlation indicated a positive relationship between physical health and mental health.
Conclusion: A relationship between demographic variables and patientsʹ quality of life was observed. Therefore, in order to promote quality of life in patients, a multidisciplinary approach and appropriate interventions should be implemented.
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 0 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان