اثرات مديريت منابع آب كشاورزي بر فقرزدايي معيشتي در مناطق روستايي ايران

Effects of Agricultural Water Resource Management on Livelihood Poverty Alleviation in Rural Areas of Iran

فقر بزرگ ترين خطري است كه حيات بشري را تهديد مي كند؛ تجارب مختلف مويد آن است كه عوامل متعدد در ايجاد فقر موثر است. آب آبياري از منابع ضروري در توليد و فعاليت هاي معيشتي خانوار به شمار مي رود؛ از اين رو، توجه به نقش آبياري زمينه ساز دستيابي به اهداف گسترده رشد اقتصادي و توسعه كشاورزي و روستايي است. بنابراين، آب آبياري به صورت مستقيم و غيرمستقيم با كاهش فقر مرتبط است. تحقيق حاضر به شناسايي عوامل تاثيرگذار در فقر معيشتي توليدكنندگان بخش كشاورزي و اثرات مديريت منابع آب كشاورزي در فقرزدايي مي پردازد و براي دستيابي بدين اهداف، از آمار توصيفي و استنباطي استفاده و از شش منطقه مختلف، 350 نفر از مولدان آبي كار را به عنوان نمونه انتخاب مي-كند. در تبيين مولفه فقر معيشتي با استفاده از شيوه مدل معادلات ساختاري، مشخص مي-شود كه دارايي و سرمايه مولدان ( سهم از آب كشاورزي و ميزان زمين آبي) با 53/0 بيشترين تاثير مستقيم و كلي را در تبيين مدل ساختاري داراست.

Poverty is the most dangerous phenomenon jeopardizing the human life. Various experiences indicate that many factors are effective in poverty generation. Irrigation water is one of the most necessary resources in householdʹs production and livelihood activities; thus, giving attention to the role of irrigation paves the ground for achieving the expanding objectives of both economic growth and rural and agricultural development. Therefore, irrigation water is directly and indirectly related to the poverty reduction. This study aims at the identification of factors affecting the livelihood poverty of producers in agricultural sector as well as impacts of agricultural water resource management on poverty alleviation. For these purposes, it makes use of descriptive and inferential statistics and selects 350 producers of irrigated farms from six different regions as the statistical samples. During the explanation of livelihood poverty component through structural equation modeling technique, it is found that the producersʹ holding and capital (share of agricultural water and amount of irrigated land) with 0.53 have the highest direct and overall impact on the explanation of the structural model.