عنوان مقاله :
بهينه يابي آب آبياري در الگوي كشت گياهان گندم و سيب زميني در شرايطآبياري استاندارد و كم آبي
عنوان فرعي :
Optimization Pattern of Irrigation Water in Wheat and Potato Crops Grown Under Standard Irrigation and Water Deficit
پديد آورندگان :
ابراهيمي پاك، نيازعلي نويسنده Ebrahimi Paak, N.A
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391 شماره 0
كليدواژه :
مراحل كشت , برنامه ريزي غير خطي , سود اقتصادي
چكيده فارسي :
اين پژوهش به منظور بهينه يابي آب آبياري در كشت توام گياهان گندم و سيب زميني در شرايط آبياري استاندارد وكم آبي در مراحل مختلف رشد گياه و ارايه مدل مناسب براي تخصيص بهينه آب به مدت 3 سال زراعي در شهركرد انجام شد. در اينآزمايش 5 تيمار آبي به ترتيب بدون تنش، 15،30، 55 و100 درصد تنش آبي در شش مرحله رشد گياهي گندم شامل جوانه زني،پنجه دهي، ساقه دهي، گل دهي، شيري و خميري و در سه مرحله رشد سيب زميني شامل، دوره استقرار بذر و رشد رويشي، دوره رشد كامل و دوره رسيدن غده هامورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد دركشت توام دو گياه در شرايط همزماني رشد مرحله اول رشد سيب زميني با مراحل گل دهي و شيري گندم، سود بهينه اقتصادي گندم با مصرف4800مترمكعب آب در هكتار برابر با 4875471 ريال و براي سيب زميني با مصرف 7000 متر مكعب آب در هكتار برابر با 20586734ريال شدو همزماني مرحله دوم رشد سيب زميني بامراحل شيري و خميري گندم، سود اقتصادي بهينه گندم با مصرف 5786مترمكعب آب در هكتار برابر با 6755171 ريال و سيب زميني با مصرف 6850 متر مكعب آب در هكتار برابر با 19148693ريال شد و اگر مرحلهسوم رشد سيب زميني و بامراحلجوانه زني و پنجه دهي گندم همزمان باشند، سود اقتصادي بهينه گندم با مصرف4550مترمكعب آب در هكتار برابر با 5544188 ريال و براي سيب زميني با مصرف 6850 متر مكعب در هكتار برابر با 18168381ريال شده درمناطقي كه گندم و سيب زميني به صورت توام كشت شوند برنامه ريزي غير خطي (NLP) براي تخصيص بهينه آب بين گياهان به منظور حصول حداكثر سود اقتصادي توصيه مي شود.
چكيده لاتين :
Various models of different generating skills have been developed for simulating daily weather data. Throughout the present study, SIMETAW model, developed at Davis California University, was utilized to generate daily weather data using monthly mean values and an estimation of potential evapotranspiration during base period (1961-2004) vs. two future periods (2020-2050 and 2050-2080) under emission scenarios of A2 and B2 of HadCM3 model. A comparison of the observed vs. simulated weather data revealed that the model benefits from a reasonable potential in the simulation of daily values of minimum (R2 = 0.979), maximum (R2 = 0.991), and dew point (R2 = 0.789), temperatures, and as well, wind speed (R2 = 0.798), precipitation (R2 = 0.452) and also monthly potential evapotranspiration (R2 = 0.991). It is expected that, on an average, potential evapotranspiration during the periods of 2020-2050 and 2050-2080 will be increased by 5.35 vs. 10.49 mm/month under A2 emission scenario, while 3.54 vs. 8.08 mm/month under the B2 emission scenario respectively. In total, the model is of the capacity to satisfactorily perform in estimating evapotranspiration, filling up of the data gaps, and as well in an assessment of climate change impacts. In order to make a generalization of the outputs, the model must be evaluated in regions of other climatic conditions.
عنوان نشريه :
تحقيقات آب و خاك ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات آب و خاك ايران
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان