تاثير سولفات آلومينيوم، هيدروكسي كوينولين سيترات و هيپوكلريت كلسيم بر شاخص هاي فيزيولوژيكي و ميكروبيولوژيكي پس از برداشت گل بريدني رز رقم ستاره قطبي

Effects of aluminium sulphate, hydroxyquinoline citrate and calcium hypochlorate on postharvest physiological and microbial properties of cut Polar Star rose

از آنجايي كه يكي از عوامل مهم كاهش عمر و افزايش تلفات گل هاي بريدني بر هم خوردن روابط آبي گل در اثر رشد و افزايش جمعيت باكتريايي محلول نگهدارنده گل بريدني مي باشد، اين پژوهش در دو بخش فيزيولوژي پس از برداشت گل بريدني و ميكروبيولوژي محلول گلجاي به منظور يافتن تركيب مناسب و ارزان براي كنترل جمعيت ميكروبي محلول نگهدارنده گلجاي گل هاي بريدني رز رقم ستاره قطبي در قالب طرح آماري كاملاً تصادفي با 10 تيمار در 9 تكرار صورت گرفت. تيمارهاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل: سولفات آلومينيوم (200، 400 و 600 ميلي‌گرم در ليتر)، هيدروكسي كوينولين سيترات (200، 300 و 400 ميلي‌ گرم در ليتر)، هيپوكلريت كلسيم (400، 600 و 800 ميلي‌گرم در ليتر) و آب مقطر استريل شده به عنوان شاهد بود. در بخش اول، شاخص هاي فيزيولوژيكي پس از برداشت همچون عمر گلجايي، اثرات جانبي، تغييرات وزن تر و ميزان جذب محلول گلجاي مورد بررسي قرار گرفت. در بخش دوم، شاخص هاي ميكروبيولوژي محلول گلجاي همچون شمار ميكروبي، رشد ميكروبي و نوع ميكروارگانيزم هاي محلول گلجاي مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج بخش فيزيولوژي پس از برداشت نشانگر تاثير مطلوب سولفات آلومينيوم بر عمر گلجايي و كيفيت پس از برداشت گل بريدني رز ستاره قطبي بود. به نحوي كه بيشترين عمر گلجايي با 67/11 روز در گل هاي تيمار ده با 200 ميلي گرم در ليتر سولفات آلومينيوم مشاهده گرديد. بيشترين افزايش و كمترين كاهش در وزن تر شاخه هاي گل و همچنين بيشترين ميزان جذب محلول گلجاي نيز در گروه تيماري سولفات آلومينيوم مشاهده گرديد. اين در حالي بود كه هيدروكسي كوينولين سيترات موثرترين تركيب در كنترل جمعيت ميكروبي محلول گلجاي بود. بيشتر ميكروارگانيزم هاي يافت شده در محلول گلجاي اين آزمايش گونه هايي از Bacillus، Coccus و Streptomyces بودند. مناسب ترين تركيب براي محلول گلجاي گل بريدني رز رقم ستاره قطبي با توجه به طول عمر گلجايي بيشينه، تاثير مطلوب بر خصوصيات فيزيولوژيكي پس از برداشت و كنترل مناسب رشد ميكروبي غلظت 200 ميلي گرم در ليتر سولفات آلومينيوم بود.

One of the major factors effecting vase life and postharvest loss in cut flowers is water relation interruption due to vase solution microbial proliferation. Therefore in order to find a suitable biocide as vase solution for Polar Star roses, an experiment was conducted in completely randomized design within two parts: a) postharvest physiology of cut flower and b) vase solution microbiology. Applied treatments were aluminium sulphate (AS) (200, 400, 600 mgl-1), hydroxyquinoline citrate (HQC) (200, 300, 400 mgl-1) and calcium hypochlorate (400, 600, 800 mgl-1) and sterilized distilled water as control. In the first part, various physiological properties such as: vase life, side effects, fresh weight and solution uptake were studied while in the second part microbiological properties such as: microbial count, growth and kind were studied. Results of the physiological part indicated the beneficial effect of AS on vase life and postharvest quality which resulted a maximum vase life of 11.67 days in 200 mgl-1 AS treated flowers. The highest increase and the least decrease in flower fresh weight beside the most solution uptake were also seen in AS treated flowers. However, HQC was the most effective treatment in controlling microbial proliferation. Bacillus, Coccus and Streptomyces were the most abundant vase solution microbial contaminations. Considering longest vase life, beneficial effect on physiological properties and acceptable microbial control, 200 mgl-1 as was considered the best treatment for cut Polar Star roses.