نقد بلاغي اشعار سنّتي نيما

Rhetorical criticism of traditional poems of NIMA

سبك و بلاغت در مجموع به چگونگي و نحوه بيان و شگردهاي ادبي گفته مي شود و تاملّ در آن واقعيت و جوهره وجودي نويسنده را باز مي نماياند. بررسي سبك در حيطه علم نوپديد سبك شناسي است؛ درسبك شناسي جديد به سبب تنوّع و گونه گوني آثار يا به سخن بهتر به سبب نويسندگان و شاعران بي شمار، در هر اثري ويژگي‌هاي فردي و تاثير و تاثّر اين ويژگي‌ها را ملاك قرار مي‌دهند و سرانجام به نتيجه گيري دقيقي مي رسند. نيما بيشتر به سبب شعرهاي نو، مورد توجّه قرار گرفته، از اين رو كمتر كسي شعرهاي سنّتي او را در نظر مي‌گيرد. اما در بررسي سبك شناسي فردي اشعار سنّتي نيما، مي‌توان تا اندازه‌اي روند ظهور او و شعر نو را بررسي كرد. او با آنكه در شعرهاي سنّتي خود از سبك خراساني پيروي مي‌كند؛ اما ويژگي هاي زباني، ادبي و فكري‌ او و نيز تاثير اين هر سه بر هم، چيز ديگري را نيز نشان مي‌دهد؛ و آن، اينكه او در صدد بوده است راهي نو بيابد و آفريننده سبكي نو باشد؛ در اين مقاله، كوشش بر آن است تا بر پايه سبك شناسي جديد اشعار سنّتي نيما بررسي شود. بدين منظور ويژگي‌هاي زباني در سه سطح موسيقي دروني، كناري و بيروني؛ ويژگي‌هاي ادبي و همچنين مختصات فكري اشعار سنّتي نيما مورد توجّه قرار گرفته است.

Nima is more celebrated and noteworthy for his new poems therefore his classical poems is less regarded; but among his individual stylistics of his classical poems can be recognized, studied and analyzed appearance and advent of his new poems. Nima follows Khorasani style but linguistics, literary and mental traits show another thing; He wanted to find new way and to be creative new style. Style points to quality of talker’s (poet, author) expression that is far away from its contemporary language and standards. Deliberation’s style is in stylistics that in the first is the field of linguistics then it is parted. This paper tries to explain and declare short history of stylistics in Iran and furthermore studies Nima’s classical poems with new stylistics.