اثر ساختار نظام مالي بر رشد اقتصادي

Effect of Financial System Structure on Economic Growth

رابطه بين بخش مالي و بخش حقيقي اقتصاد همواره يكي از موضوعات مورد توجه در مطالعات بوده است. در اين مقاله به بررسي اثر ساختار نظام مالي بر رشد اقتصادي پرداخته مي شود. بدين منظور از روش پانل پوياي GMM براي بررسي اين رابطه، از داده هاي 39 كشور توسعه يافته و درحال توسعه براي دوره زماني 2009-2000 استفاده شده است. بر اساس نتايج حاصل از برآورد براي كل كشورها ساختار مالي بطور كلي بر رشد اقتصادي اثر معني داري ندارد. اما با برآورد جداگانه براي كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه، نتايج حاصله نشان مي دهد كه ساختار مالي بر رشد كشورهاي توسعه يافته اثر معني داري ندارد و فقط بر رشد اقتصادي كشورهاي درحال توسعه و نوظهور اثر معني داري مي گذارد. به عبارت ديگر عملكرد بخش حقيقي در كشورهاي در حال توسعه و نوظهور در نظام مالي بازار محور بهتر از نظام مالي بانك محور است. بعلاوه توسعه مالي بر رشد اقتصادي تمامي كشورها اثر مثبت و معني داري دارد كه اين اثر در كشورهاي درحال توسعه و نوظهور بيشتر از كشورهاي توسعه يافته است.

The relationship between financial and real sectors of economy has been considered in various economic studies. This paper investigates the effect of financial system structure on economic growth using Dynamic Panel method (GMM) for 39 countries during 2000-2009. The estimation results show that financial structure has no significant effect on economic growth in both the entire set and developed countries, while this effect is significant in developing and emerging countries. In other words, real sector performance in market-based financial system is better than bank-based financial system in developing and emerging countries. In addition, financial development has significant and positive effect on economic growth in entire set of countries, and this effect is higher in developing and emerging countries than developed countries.