معرفي و آزمون مدل مفهومي پذيرش فنّاوري اطلاعات و خدمات اينترنتي در بين دانشجويان دانشگاه (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسي مشهد)

A Conceptual Model of Technology and E-services Acceptance among Universitiesʹ Students (Case Study: Ferdowsi University of Mashhad)

مطالعه حاضر با توسعه مدل پذيرش فنّاوري و لحاظ كردن متغيرهاي ديگر، سعي در ارايه مدلي ارتقا يافته‌ و دربرگيرنده ابعاد گسترده تر تاثير گذار بر اين فرايند، داشته است. مدل ارايه‌شده با مطالعه توصيفي- همبستگي و بررسي نظرات يك نمونه 263 نفري از دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد، تاثير مولفه‌هاي معرفي‌شده را بر پذيرش فنّاوري اطلاعات از سوي اين دانشجويان مورد سنجش قرار داد. به‌منظور آزمون فرضيه ها، از روش هاي آماري مختلف از جمله تحليل رگرسيون، ضريب همبستگي و آزمون چاو جهت بررسي نقش مولفه هاي تعديل گر استفاده شد. نتايج اين پژوهش ضمن صحه گذاشتن بر اعتبار اين مدل، مولفه هاي كيفيت نظام و توانايي فردي را به‌عنوان پيش‌بيني‌كننده هاي سهولت استفاده، و تعاملات اجتماعي و تصوير ذهني را در نقش پيش‌بيني‌كننده‌هاي ادراك مفيد بودن از فنّاوري مورد تاييد قرار داد. علاوه بر اين دو عامل، گرايش فردي به نوآوري به‌عنوان سومين عامل موثر بر تمايل به پذيرش و استفاده از فنّاوري مورد تاييد قرار گرفت.

In spite of increasing interests and trends among Iranian organizations to incorporate information and communication technology (ICT) into service provision to their customers, there is still considerable gap between existing and expected diffusion. The aim of this study was to identify and evaluate main determinants of technology adoption and use on the basis of modified TAM model. The developed model was validated through survey research and data collected from a randomly selected sample of 263 students at Ferdowsi University of Mashhad. Data analysis was conducted using appropriate statistical techniques including regression, and Chaves analysis. The findings of research confirmed the validity of principle model , confirming ease of use and perceived usefulness as main determinants of technology acceptance as suggested by Davis. This study also suggested that the quality of system and personal ability to use technology were good predictors of ease of use, while social interaction and images appeared to be good predictors of perceived usefulness of technology. Furthermore, personal innovativeness proved to have significant effect on intention to use among potential ICT users.