عنوان مقاله :
شريعت و سياست در حكمت متعاليه
عنوان فرعي :
Relationship between the Divine Law and Policy in the Transcendental Theosophy
پديد آورندگان :
لك زايي ، شريف نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 12
كليدواژه :
حكمت متعاليه , شريعت , صدرالمتالهين , جوادي آملي , سياست
چكيده فارسي :
اين مقاله در پاسخ به مساله «رابطه شريعت و سياست در حكمت متعاليه» با بحث در اين زمينه به تبيين تمايزهاي چهارگانه (تفاوت در مبدا و خاستگاه، تفاوت در غايت، تفاوت در فعل، تفاوت در انفعال) اين دو مقوله از نظر ملاصدرا مي پردازد. توجه به تحليل بحث از منظر رابطه نفس و بدن از نوآوري هاي اين بحث است كه رابطه شريعت و سياست همان گونه كه خود ملاصدرا تصريح مي كند، در رابطه نفس و بدن تحليل شده است. همچنين در ادامه، اين بحث از منظر نظريه حركت جوهري نيز مورد توجه قرار گرفته است. آنچه در مباحث ملاصدرا برجستگي دارد، اين است كه وي پايان سياست را آغاز شريعت مي داند. از همين منظر مي توان گفت كه قدرت گيري شريعت، با زمينه سازي سياست و در زمينه سياست صورت مي گيرد. تاكيدات بر اين موضوع با توجه به بحث رابطه «نفس و بدن» و «شريعت و سياست» به طور مبسوط آمده است.
چكيده لاتين :
This article tries to explain the relationship between the divine law and policy in the transcendental theosophy and also the four distinctions (difference in Origin, difference in Final Goal, difference in actions, and difference in passivity) of these two views of Mulla Sadra will be discussed. Paying attention to the analysis regarding the relationship between the body and soul is an innovation. In this paper as Mulla Sadra specifies, the relationship between the divine law and policy has been analyzed from the perspective of the relationship between the body and soul. In addition, this argument has been considered in terms of the theory of “substantial motion”. What is prominent in the Mulla Sadraʹs discussions is that he believes that the ultimate goal of the policy is to empower the divine law. So from this perspective, we can say that the policy prepares the ground for empowering divine law, which has been discussed in detail in this paper emphasizing on the relationship between the body and soul; and between the divine law and policy.
چكيده عربي :
هذه المقاله هي عباره عن اجابه لسوال مطروح حول علاقه الشريعه والسياسه في الحكمه المتعاليه، من خلال هذه المناقشه، قمنا باستعراض الاختلافات الاربعه (الفرق من جهه المبدا، الفرق من جهه الغايه، الفرق من جهه الفعل، الفرق من جهه الانفعال) الموجوده بينهما من وجهه نظر صدرالمتالهين.
تمتاز هذه المناقشه لانّها تقوم بتحليل النسبه الموجوده بين الروح والجسد ومماثله هذه النسبه مع نسبه الشريعه والسياسه التي يصرح بها صدرالمتالهين. اضافه لذلك تقوم بتحليل النسبه الموجوده بين الشريعه والسياسه من زاويه الحركه الجوهريه ايضاً.
الشي البارز في آرا صدرالمتالهين هو اعتقاده بانّ الشريعه حركه مبدوها نهايه السياسه من هذه الجهه يمكن ان نقول بانّ الشريعه تعزز سيطرتها من خلال التمهيدات السياسيه في شوون السياسه.
وفصلنا الحديث في هذا المجال مشددين علي موضوع النسبه الموجوده بين الروح والجسد والشريعه والسياسه.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 12 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان