بررسي وضعيت مزاج شخصي و رحم در زنان نابارور مراجعه كننده به درمانگاه ناباروري بيمارستان وليعصر (عج) تهران در سال 1391

Investigation of the Personal and Uterine Humor in Infertile Women Referred to Vali-E-As Hospital of Tehran, Iran in 2012

مقدمه: با توجه به اهميت رحم در لانه گزيني جنين و افزايش قدرت باروري، به نظر مي‌رسد دست‏يابي به روش‏هاي عيني براي ارزيابي وضعيت سلامت رحم مي ‏تواند در بالا بردن موفقيت روش هاي درماني نقش بسزايي داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسي وضعيت و تعيين ارتباط بين مزاج شخص و رحم در زنان نابارور انجام شد. روش‏ كار: اين مطالعه توصيفي- تحليلي (مقطعي) در تابستان سال 1391 در درمانگاه طب سنتي بيمارستان امام خميني با همكاري درمانگاه ناباروري بيمارستان وليعصر در شهر تهران انجام شد. ابتدا پرسشنامه تعيين مزاج فرد و مزاج رحم براي افراد مورد مطالعه تكميل شد و مزاج فرد و مزاج رحم 54 زن نازا تعيين شد. فراواني سو مزاج‏هاي رحمي و ارتباط بين مزاج فرد و مزاج رحم نيز به دست آمد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم‏افزار SPSS (نسخه 17) و فراواني متغيرهاي كمي با ميانگين و انحراف معيار و فراواني متغيرهاي كيفي با تعداد و درصد بيان شد. براي بررسي همبستگي بين مزاج رحم با مزاج كل بدن از ضريب همبستگي اسپيرمن استفاده شد. سطح p كمتر از 05/0 معني دار در نظر گرفته شد. يافته ها: شايع ترين سو مزاج رحم در زنان نازا در بين سو مزاج هاي مفرد، سو مزاج سرد و سو مزاج مرطوب و در بين سو مزاج‏هاي مركب، سرد و مرطوب بود. همچنين ارتباط معني‏داري بين مزاج شخص و مزاج رحم به دست آمد (04/0p=). نتيجه گيري: با توجه به شيوع سردي مزاج در زنان نازا و شيوع سو مزاج سرد و مرطوب در رحم زنان نازا مي‏توان گفت كه وجود اين علايم در زنان، مي‏تواند پيش‏بيني كننده نازايي باشد. همچنين با كاربرد اقدامات پيشگيري كننده و درماني اين سو مزاج مبتني بر متون طب سنتي مي‏توان با نگرشي جديد به درمان زوجين نازا پرداخت.

Introduction: Regarding the importance of uterus in implantation of the embryo and increased fertility, having access to objective methods for assessing uterine health status could play an important role in enhancing the success rates of treatment modalities. This study was performed to evaluate and determine the relationship between the personal and uterine temperaments in infertile women. Methods: This descriptive-analytical cross-sectional study was conducted in the traditional medicine clinic of Imam Khomeini hospital in collaboration with the infertility clinic of Vali-e-Asr hospital of Tehran, Iran. First, the personal and uterine temperament questionnaires of the study group were completed and the personal and uterine temperaments of 54 infertile women were designated. The frequency of uterine dystemperaments and the relationship between individual and uterine temperaments were determined. Data were analyzed using SPSS software version 17 and the frequency of quantitative variables was expressed using mean and standard deviations and frequencies of qualitative variables were shown by numbers and percentages. To evaluate the correlation between the uterine and the whole body temperaments, Spearmanʹs correlation coefficient test was used. P value less than 0.05 was considered significant. Results: The most prevalent uterine dystemperaments in infertile women were the cold and the wet dystemperaments in simple dystemperaments and the cold and wet dystemperament in compound ones. Also a significant relationship was seen between the personal and uterine temperaments (p=0.04). Conclusion: Due to the prevalence of cold temperament in infertile women and cold and wet dystemperament in their uterus, it can be considered that the presence of these symptoms in women can predict the infertility. Also by application of preventive measures and treatment of this dystemperament according to traditional medical texts, the infertile couple can be treated with a new approach.