بررسي وضعيت نوآوري در خوشه صنعتي نساجي يزد

Innovation Survey on Yazd Textile Industrial Cluster

در دهه اخير توسعه خوشه هاي صنعتي به عنوان يكي از رويكردهاي نسبتا جديد در توسعه اقتصادي منطقه اي و ملي ايران، مورد توجه سياستگذاران و پژوهشگران قرار گرفته است. توسعه خوشه هاي صنعتي را مي توان از جنبه هاي مختلف دانش و فناوري، مالي و سرمايه گذاري، نوآوري و كارآفريني و همچنين زيرساختي مورد ارزيابي قرار داد. در اين مطالعه، با بررسي وضعيت نوآوري در بخش توليدي خوشه صنعتي نساجي يزد، انواع نوآوري، اهداف، شرايط و محدويت هاي موجود در فعاليت هاي نوآورانه شناسايي مي شود. اين پژوهش يك مطالعه توصيفي - تحليلي است كه به روش ميداني اجرا گرديده و در آن براي ارزيابي شاخص هاي نوآوري، از رويكرد «سازمان همكاري و توسعه اقتصادي» استفاده شده است. جامعه آماري پژوهش عبارت بودند از بنگاه هاي توليدي نساجي يزد با تعداد كاركنان حداقل 10 نفر. اطلاعات مورد نياز با انجام مطالعات ميداني و جمع-آوري داده هاي 51 بنگاه صنعت نساجي يزد در طي سال هاي 88 الي 90 در زمينه فعاليت-هاي نوآورانه بدست آمد. بر اساس نتايج اين پژوهش مشخص شد كه وضعيت كلي فعاليت-هاي مربوط به نوآوري و همچنين همكاري در نوآوري در خوشه صنعتي نساجي يزد نامطلوب مي باشد. شرايط بازار و نبود تقاضا و عدم وجود فرهنگ همكاري براي نوآوري، دليل اصلي اين وضعيت شناخته شد؛ به عبارت ديگر مشخص شد كه نوآوري، شاخص بارزي در توسعه و رقابت بنگاه هاي نساجي يزد نيست و در مقابل، عوامل هزينه اي و درآمدي مهمترين هدف در خلق نوآوري ها بوده اند.

In the last decade the policy of development of industrial cluster as a relatively new approach in Iranian local and national economic development has been considered by policy makers and researchers. Development of industrial cluster can be evaluated from different aspects including: knowledge and technology, financial and investment, innovation and entrepreneurship. In this study, different kinds of innovations and existent conditions, targets and limitations are identified through studying the formation of innovation in production sector of Yazd textile industrial cluster. The nature of this study is descriptive – analytical, which has been implemented as a field investigation method. In order to evaluate the innovation indicators, the OECD approach has been used. The population of study consisted of Yazd textile manufacturing firms each having at least 10 employees as workforce. The data in research is gathered through field study and from 51 production companies in Yazd textile industry from 2009 to 2011. The outcome show that the general states of innovation activities and cooperation is not desirable while “market conditions and not request for innovation and lack of collaboration culture” can be introduced as the main reason of this undesirability. In other words, innovation is not a clear indicator of the development and competitiveness of the textile enterprises in Yazd. By contrast, expenditure and revenue factors have been the main objective of innovation creation.