تجربه انساني به مثابه رسانه جديد تبليغات

ما در جهاني اشباع از رسانه ها زندگي مي كنيم كه در آن مصرف كنندگان در پيام هاي تبليغاتي نامربوطي كه از وب، تلويزيون، راديو، مطبوعات، تابلوهاي تبليغاتي و مجموعه متنوعي از ابزارهاي همراه دريافت مي كنند غرق شده اند. راهبردهاي تبليغاتي مبتني بر ترغيب از طريق مداخله ، تكرار و حضور همه جاگير، به سرعت در حال ناكارامد شدن هستند. براي جلب توجه و اعتماد مصرف كنندگان، بازاريابان بايد كم تر راجع به متن پيام تبليغات و بيش تر راجع به آورده پيام براي مشتري فكر كنند. ريپورت چهار حوزه تجربه انساني را خلاصه مي كند: در حوزه عمومي افراد از يك نقطه يا فعاليت برخط يا غيربرخط به نقطه يا فعاليت ديگر حركت مي كنند. در حوزه اجتماعي با يك ديگر تعامل و ارتباط برقرار مي كنند. در حوزه قبيله اي آن ها براي تعريف يا بيان هويت خود به گروه ها وابسته مي شوند. در حوزه روانشناختي هم زبان را با افكار يا احساسات مشخصي مرتبط مي كنند. بازاريابان زيرك و دانا درباره پيام هايي فكر مي كنند كه مورد استقبال مصرف كنندگان در اين حوزه ها قرار گيرند. زاپوس اين كار را با قراردادن تبليغ در سبد هاي دروازه امنيتي فرودگاه ها (در حوزه عمومي) انجام داد تا به مصرف كنندگاني دسترسي پيدا كند كه ممكن است دلمشغول كفش هايشان باشند. نينتندو مادران جواني را شناسايي كرد كه علاقه مند بودند ميزباني مهماني هاي كنسول بازي وي را عهده دار شوند و همه نياز هاي آن ها را در اين رويدادهاي حوزه اجتماعي تامين كرد. مقاله نويس هاي عضو «ارتش نخبه هاي» يلپ داراي احساس شديدي از وابستگي قبيله اي هستند كه موجب مي شود به صورت سفيران قدرتمند شناسه اين شركت درآيند. شركت «زندگي خوب است» در حوزه روانشناختي ريشه دارد: اين شركت تنها از طريق لوگو و شعار «خوش بيني» روي محصولات خود تبليغ مي كند.