شماره ركورد :
671268
عنوان مقاله :
فرم و محتوا در دنياي فلوطين: با توجه به هنر و اثر هنري
عنوان فرعي :
Form and Content in Plotinus Perspectives on Art and Artwork
پديد آورندگان :
راهيل قوامي، فاطمه نويسنده پژوهشگر ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 4
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
17
تا صفحه :
34
كليدواژه :
محتوا , هنر , افلوطين , پلوتينوس , انتزاع , فرم , زيبايي , فلوطينوس , فلوطين
چكيده فارسي :
اين جهان اگر هم زيبا مي نمايد، زيبايي اش به دليل انعكاس تصوير روح در آن است. اوج اين نگرش در مكتب «نوافلاطوني » تجلي پيدا مي كند. نوافلاطونيان خود را بنيانگذار فلسفه تازه اي نمي دانند، بلكه بر آن اند تا فلسفه افلاطون را از تحريف هايي كه در طول زمان بر آن وارد شده برهانند (اگرچه نظام فلسفي تازه اي پديد مي آورند). فلوطين، كه از مهم ترين چهره هاي اين مكتب و آخرين فيلسوف دوران باستان است، از نظر تاريخي در جايي ايستاده كه جهان باستان از دوران بعدي، يعني قرون وسطي، جدا مي شود. انديشه هاي او در حوزه هنر و فلسفه، به ويژه درباره مفهوم زيبايي، بسيار تاثيرگذار بوده است. هدف از نگارش اين مقاله يافتن ريشه هاي معنايي و رابطه «فرم » و «محتوا » در نگرش اين انديشمند برجسته دوران باستان بوده و نگارنده در جستجوي يافتن پاسخي براي اين پرسش ها بود كه، اساساً نگاه و نگرش فلوطين به جهان چگونه است؟ زيبايي چه جايگاه و تعريفي دارد و همچنين هنر و اثر هنري چگونه تعريف مي شوند و داراي چه جايگاهي هستند در پي شكافتن انديشه هاي فلوطين از پس مفاهيم مذكور و جستجوي معاني عميق فرم و محتوا، به زعم نگارنده، در باور فلوطين هستي يعني زيبايي، و زيبايي يعني هستي؛ فرم يعني زيبايي، و زيبايي يعني فرم؛ و خدا يعني زيبايي، نيك يعني زيبايي، عشق يعني زيبايي و زيبايي يعني عشق. بر اساس اين تعريف، در نگرش فلوطين همه جهان و همه مفهوم ها و كلاً همه چيز در جهان آكنده از فرم (زيبايي/ عشق) است. فرم به عنوان عامل هستي و بودش همه پديده ها: «تصويري از محتواست » و هنرمند نيز به عنوان يك خالق فرم، اثرش را نه از نسخه دست چندم اين جهاني كه از سرمشق و نمونه اصلي (ايده ها) مي سازد. اشاره به ارتباط فرم و انتزاع و رابطه نقاشي انتزاعي با جهان ايده ها از ديگر نتايج اين مقاله است.
چكيده لاتين :
The climax of this view is represented in Neo-Platonism that if the world is beautiful it is because it reflects the image of Soul. Neo-Platonists don’t regard themselves as establishers of a new philosophy (though they establish one), but they believe themselves as the redeemers of Plato’s philoso5 phy from those aberrations burden over it during the time. Plotinus, as the last major philosopher of ancient epoch, historically stands at a timeline which separates ancient world from middle ages. His contemplations on the realm of philosophy and art, especially those on the concept of beauty, have been among the most influential views. In this article, according to what Plotinus has proposed, the semantic roots of “form” and “content” would be explored next to their relationship and importance. The author tries to find the answers to these questions: what is Plotinus basic world view and what basic principles could be found in it? How does he define beauty, art and artwork and what is their status in his world view? After exploring his idea, it will be found that in Plotinus’s view, being means beauty and beauty means being; form means beauty and beauty means form; God means beauty, good means beauty, love means beauty and beauty means love. According to this definition, Plotinus regarded everything and every concept in this world to be filled with form (beauty/love). Form, as the basic element of being and existence, is an “image of content” and artist, as the creator of the form, produces his work not by imitating secondhand versions of this worldly paradigms, but by copying the original one (ideas). Another conclusion that could be taken from this article is that form has relationship with abstraction and abstraction painting has relationship with the world of ideas.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت