عنوان مقاله :
بررسي تاثير ايستادن روي شيبهاي مثبت و منفي 7/3 درجه بر زواياي افقي ساكروم و شيب ساكروم در زنان داراي هايپرلوردوزيس
عنوان فرعي :
EFFECT OF POSITIVE AND NEGATIVE STAND ON THE SLOPE ANGLE OF 3.7 DEGREES ON THE HORIZONTAL SACRUM AND SACRAL SLOPE IN WOMEN HYPERLORDOSIS
پديد آورندگان :
محمدي، آزاد نويسنده دانشجوي دكتري تخصصي آسيب شناسي ورزشي و حركات اصلاحي دانشگاه خوارزمي، پرديس كرج، (نويسنده مسيول) , , گلنژاد، سارا نويسنده كارشناس ارشد تربيت بدني و علوم ورزشي , , بهپور، ناصر نويسنده استاديار دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي دانشگاه رازي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 0
كليدواژه :
زاويه افقي ساكروم , شيب ساكروم , شيب مثبت , شيب منفي , هايپرلوردوزيس
چكيده فارسي :
پيش زمينه و هدف: در انسان تحركپذيري زياد و تحمل وزن بدن، از مهمترين عوامل بروز ناهنجاري مكانيكي ناحيه كمري خاجي و درد ناشي از آن تلقي ميشود. هدف اين پژوهش نيمه تجربي، بررسي و مقايسه تاثير ايستادن روي شيبهاي مختلف بر زاويه افقي ساكروم و شيب ساكروم در افراد داراي هايپرلوردوزيس ميباشد.
مواد و روش كار: آزمودنيها، دو گروه 12 نفري از زنان با انحناي افزايش يافته كمري و سالم بودند كه به طور داوطلب در اين پژوهش شركت نمودند. براي اندازهگيري زواياي شيب ساكروم و زاويه افقي ساكروم در سه شيب o0، o7/3+ و o7/3-، از فن راديوگرافي نماي جانبي ستون فقرات استفاده شد. تجزيه تحليل آماري دادهها، از طريق آمار توصيفي و آزمون كلموگروف اسميرنوف، تحليل واريانس يك سويه و آزمون تعقيبيLSD در سطح معنيداري 05/0 P?، توسط نرمافزار SPSS (نسخه 18) انجام شد.
يافتهها: نتايج آماري بر عدم تاثير سه نوع شيب بر زواياي مختلف ناحيه كمري خاجي گروه كنترل دلالت داشتند. همچنين در گروه تجربي، تنها شيب o7/3-، بر زاويه افقي ساكروم داراي تاثيري معنيدار بود. با توجه به اينكه زاويه افقي ساكروم، مهمترين شاخص زاويه كمري افزايش يافته تلقي ميشود.
نتيجهگيري: ميتوان نتيجه گرفت: در زنان داراي هايپرلوردوزيس، قرار گرفتن پا در شيب o7/3-، بر زاويه كمري افزايش يافته آنها تاثيرگذار ميباشد
چكيده لاتين :
Background & Aims: One of the most important factors of development of mechanical lumbosacral anomalies and the resulting pain in human beings is mobility and body weight bearing. The purpose of this quasi experimental study was to investigate and compare the impacts of standing on different gradients on sacrum horizontal angle and sacrum gradient in women with hyperlordosis.
Materials & Methods: The subjects were 12 females with hyperlordosis as well as healthy ones who voluntarily participated in the study. In order to measure sacrum gradient and horizontal angle in three gradients of 0?, +3.7?, and -3.7? lateral spinal radiography technique was used. The analysis of data was done using descriptive statistics and K-S test, ANOVA, and LSD following test at significance level of p? 0.05 using SPSS (v.18).
Results: Statistical results implied ineffectiveness of the three gradients on different angles of lumbosacral of the control group. Also, in the experimental group, only the -3.7? had a significant effect on sacrum horizontal gradient, bearing in mind that, sacrum horizontal gradient is considered the most important indicator of hyperlordosis.
Conclusions: We can conclude that in women with hyperlordosis, standing on -3.7?gradient is effective on lumbosacral hyperlordosis.
عنوان نشريه :
مجله پزشكي اروميه
عنوان نشريه :
مجله پزشكي اروميه
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان