تبيين نقش ميانجي ادراك سياست سازماني بين رفتار سياسي كاركنان و عوامل فردي، شغلي و سازماني

Explaining the Mediating Role of Perception of Organizational Politics between Employees’ Political behavior and Individual, Job and Organizational Factors

فعاليت سياسي، به طور ذاتي در همه تعاملات وجود دارد، بنابراين، به عنوان يكي از عناصر تشكيل دهنده سازمان ها محسوب مي شود. اين نوع رفتار محيط كاري تفرقه افكن و زيان باري ايجاد مي كند كه آثار منفي فزاينده اي بر كاركنان دارد. بنابراين، آگاهي از عوامل به‌وجودآورنده رفتار سياسي در پيشگيري و محدودكردن چنين رفتاري نقش مهمي ايفا مي كند. در همين راستا، پژوهش حاضر با هدف تبيين پيش بيني كننده هاي رفتار سياسي با به كارگيري روش نمونه گيري قشري (سهميه اي) انجام شد. براي جمع آوري داده ها پرسشنامه هاي استاندارد به كار گرفته شد. روايي پرسشنامه ها به روش محتوايي و سازه اي و قابليت اعتماد آن با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ براي هر يك از متغيرهاي مورد مطالعه تاييد شد. براي تحليل داده هاي پژوهش به وسيله مدل يابي معادلات ساختاري و تحليل مسير، نرم افزار Lisrel و SmartPLS به كار گرفته شد. نتايج حاصله نشان داد عوامل شغلي و سازماني از طريق برداشت از سياست بر رفتار سياسي اثر داشت. از ميان متغيرهاي عوامل شخصي تنها تاثير ماكياول گرايي از طريق برداشت از سياست بر رفتار سياسي تاييد شد و فرضيات مربوط به تاثير كانون كنترل و خودپايشي بر رفتار سياسي مورد تاييد واقع نشد.

There is an inherently political activity in all transactions, therefore, it is considered as one of the constituent elements of the organizations and has attracted the attention of management researchers. Although political behavior can have positive or negative consequences, much of the research focuses its dark side. This type of behavior creates a divisive and damaging work environment that threat overall organizational efficiency and effectiveness, and has an increasingly negative impact on employees. So awareness of creating factors plays an important role in preventing and limiting such behavior. In this regard, the present study was done to explain the predictors of political behavior by using cortical (quota) sampling. To collect data the standardized questionnaires were used. Questionnaire’s validity was confirmed by content and construct validity and its reliability were measured by Cronbachʹs alpha coefficients for each of the variables. For the analysis of research data by Structural equation modeling and path analysis Lisrel and SmartPLS was used.