مسايل و چالش هاي اشتغال زنان در ايران از ديدگاه شاغلان پست‏هاي مديريتي

The Issues and Challenges of Women’s Employment in Iran

در فرهنگ ايراني، فعاليت اقتصادي زنان ضروري دانسته نمي شود، زيرا مرد نان آور خانواده به شمار مي آيد. از طرف ديگر توانايي هاي زنان به فعاليت هاي خانگي محدود نمي شود و اين قابليت را دارند كه در عرصه ي اجتماع نيز به فعاليت بپردازند و اشتغال براي آنان صرف نظر از استقلال مالي، داراي اهميت اجتماعي و روانشناختي است. به علاوه دست يابي به توسعه ي پايدارمستلزم مشاركت همه ي آحاد مردم است. از اين رو در پژوهش حاضر بر آن شديم كه با بهره گيري از تجربه و تخصص مديران اجرايي سازمان ها، موانع و مشكلات اشتغال زنان را شناسايي و راه كارها و شرايط مناسب براي اشتغال بهينه زن ايراني معرفي كنيم. اين مديران به گونه ي هدف مند از ميان مديران شاغل در سازمان هاي شهر تهران انتخاب شدند. روش تحقيق تركيبي(كمّي و كيفي) بوده و داده ها با پرسش نامه و مصاحبه گردآوري شده است. بر اساس يافته ها همه ي مديران به اهميت اقتصادي، اجتماعي و روانشناختي اشتغال زنان باور داشتند. اما زنان بر ضرورت اقتصادي و مردان بر ضرورت اجتماعي اشتغال زن تاكيد بيش تري داشتند. هم چنين نظر غالب مديران اعم از زن و مرد اين بود كه اشتغال زنان هم خود آنان و هم جامعه را منتفع مي سازد، از اين رو شايسته است موانع ساختاري و فرهنگي اشتغال آنان رفع و شرايط مناسب براي اشتغال بهينه ي آنان فراهم شود.

In the Iranian traditional culture, womenʹs employment is not considered as a necessary matter because men are responsible for supplying the economic needs of family. On the other hand women’s interests and capabilities do not limit to the domestic activities and they can act beyond their domestic roles and much of them are interested to participate in the socioeconomic activities. Recent researches show that for Iranian women the social and psychological profits of employment have been more important than economic autonomy which it brings. Hence in this research we have tried to recognize the different aspects of this issue using the knowledge and experiences of executive managers. We choose these managers from the organizations of Tehran city. The research data has been gathered by interview. The findings show that all the managers believe in the economic, social and psychological importance of women’s employment but women had more emphasis on the economic necessity and men had more emphasis on the social necessity of women’s employment. Moreover most of the managers believed that womenʹs employment has both individual and socio economic benefits so we need to remove the structural and cultural obstacles of women’s employment and provide the appropriate conditions for their optimum employment