بازنمايي ايديولوژي انقلاب اسلامي در روزنامه واشنگتن‌پست: مطالعه سال‌هاي 1980 و 2010 ميلادي

Iran’s Islamic Revolution Ideology Representation in Washington Post in 1980 and 2010

انقلاب اسلامي به جهت نوع ايديولوژي سازنده آن و نيز ساختار سياسي مبتني بر ولايت فقيه مورد توجّه بسياري از انديشمندان و صاحب‌نظران بوده است. اين مقاله به يكي از مهم‌ترين مسايل روز مرتبط با ايديولوژي انقلاب اسلامي (اسلام شيعي) يعني بازنمايي رسانه‌اي آن مي‌پردازد. به همين منظور يكي از تاثيرگذارترين رسانه‌هاي چاپي آمريكا، روزنامه واشنگتن‌پست را انتخاب كرده و در دو مقطع حساس تاريخي يعني سال 1980 و 2010 ميلادي بررسي شده است. روش كار در اين تحقيق تحليل گفتمان انتقادي با رويكرد فركلاف بوده است. بازنمايي ايديولوژي انقلاب اسلامي براساس گفتمان هاي غرب و ديگران، شرق‌شناسي، اسلام رسانه اي، و سنت و تجدّد مورد بررسي قرار گرفته وسپس براساس اصول استخراج شده از اسلام شيعي تجزيه و تحليل شده ‌است. نتيجه اين‌كه كليشه سازي، دوانگاري متضاد و انگ زني برآمده از گفتمان غرب و ديگران، شرق‌شناسي، و اسلام رسانه‌اي به بازنمايي مغاير با اصول اسلام شيعي نظير اصل ولايت فقيه، نفي استكبار و وابستگي به آن، ظلم‌ستيزي، پيكار و جهاد عليه دشمنان خدا، عقل و تجربه سياسي مي‌باشند. از ديگر تكنيك‌هاي استفاده شده، بهره‌گيري از روش ساده‌سازي در ذيل گفتمان اسلام رسانه اي است كه طي آن تصويري ساده و غلط از ساختار حكومت به نمايش گذاشته مي شود؛ اين رويكرد مخالف اصل عقل و تجربه سياسي ايديولوژي انقلاب اسلامي است. از ديگر نتايج تحقيق حاضر مي توان به حضور دايم «من» نويسنده در مقالات و آمريت اشاره كرد كه باعث خلق گفتمان‌هاي مغاير و ناقص از ايديولوژي انقلاب اسلامي ايران شده است.

Iran’s Islamic Revolution has been the focus of intellectuals and scholars’ attention due to its constructive ideology and political structure being based on the tenet of “Velayat Faqih” (Islamic Jurisprudence). This article addresses one of the current most significant issues on Islamic Revolution’s ideology (Shia Islam), i. e. its media representation. Therefore, Washington Post, one of the most US influential print media, is chosen and examined during two sensitive period of time, i. e. 1980 and 2010. Critical Discourse Analysis (CDA) with Norman Fairclough approach has been used as the research methodology. Islamic Revolution’s ideology representation has been analyzed based on “West and Others”, “Orientalism”, “Covering Islam”, and “Tradition & Modernity” discourses and principles of Shia Islam. The findings indicate that stereotyping, antithetical dualism, and stigmatization coming out of “West and Others”, “Orientalism”, and “Covering Islam” discourses represent Islamic Revolution’s ideology in contradiction to such Shia Islam principles as “supreme leader”, “Velayat Fiqih”, “rejection of arrogance”, “rejection of oppression”, “fighting God’s enemies”, “wisdom” and “political experience”. Other techniques are simplification in “covering Islam” discourse, in which a simple and wrong image of government structure is represented. This approach is in contradictory to one of the Islamic Revolution ideology principle, i. e. wisdom and political experience. Furthermore, the consistent use of “I”, the author, in the articles brings about adversary and deficient discourses about the Islamic Revolution’s ideology.