عنوان مقاله :
مقدمه اي بربدبيني تاريخي در ادب و شعر ايراني
عنوان فرعي :
Historical Pessimism in Iranian Literature and Poetry
پديد آورندگان :
ديباج، سيدموسي نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 3
كليدواژه :
ادبيات معاصر , بدبيني , بينش تاريخي ايرانيان , شعر فارسي
چكيده فارسي :
پديده تاريخي بدبيني ايراني مبتني بر يك آگاهي بدبينانه متعارف نيست. در معرفت تاريخي اين پديده، موقعيت هاي مقابل خوشبيني نيز برملا ميشود. تفسير بدبيني تا حدودي از اصول و ضوابط قرايت واساختي متون ادبي بهره ميگيرد كه در آن مطالعه متون ادبي و شعري از يكنواختي درميآيد. دو قطب بدبيني و خوشبيني در برابر هم قرار ميگيرند و با دو مقوله بيان ميشوند. در مطالعه شعر و ادب ايران پس از اسلام مقوله خوشبيني به عنوان مقوله «برتر» يا مسلط شناخته نميشود، بلكه آن به عنوان مقوله فرودين در برابر پارادايم بدبيني ظاهر ميشود. به گمان نويسنده در مطالعه و بازسازي شعور ايراني، اين اصل بدبيني است كه حاكميت و تسلط بر ديگر انحا شعور تاريخي دارد و خود را در عرصههاي مختلف تحميل ميكند. يك بيت شعر از قصيده يا غزل كه بدبيني را به ارمغان ميآورد و آن را نمايش ميدهد در عين حال تمايلات گوناگون فردي و اجتماعي شاعر و زمان او را تحتالشعاع خود قرار ميدهد، چنان است كه گويي خود منبع قدرت مستقلي است.
آري، متن بدبيني در شعر، جدا از احساس بدبينانه شاعر درهاي تفسير بدبينانه را نيز ميگشايد. ادبيات بدبينانه حامل سنت بدبيني است كه در شعر و هنر ظهور مييابد و از اين رو از طريق تبيين آگاهي تاريخي نهفته در همين سنت است كه ميتوان متون منظوم و يا منثور ادبي بدبيني را بازسازي كرد. بازسازي شعر بدبيني در تفسير از آن متن شعري، از هر شاعر كه باشد، راه را براي شعرهاي آينده در اين سنت باز ميكند. موج ديگري از بدبيني در اين انعكاس تفسيري به وجود ميآيد كه ما آن را بسط بدبيني شعري ميخوانيم.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان