عنوان مقاله :
تبيين معنايي اصطلاح علماي ابرار با تاكيد بر جريانات فكري اصحاب ايمه
عنوان فرعي :
A semantic consideration of the technical term: the scholars of charity, ulama ul-abrar
پديد آورندگان :
رضايي ، محمدجعفر نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 31
كليدواژه :
علماي ابرار , پيامبر , جريانشناسي , اتقيا , امام
چكيده فارسي :
«علماي ابرار» اصطلاحي است كه برخي از اصحاب ايمه در توصيف جايگاه ايشان بهكار بردند. برخي با تكيه بر اين اصطلاح نتيجه گرفتهاند كه اين اصحاب به مقاماتي مانند عصمت، علم خطاناپذير و ... براي ايمه معتقد نبودهاند. درپي بررسي جريانهاي فكري اصحاب ايمه در مسيله علم امام و تلاش در راستاي مفهومشناسي واژههاي مرتبط، به اين نتيجه ميرسيم كه «عالِم» را برخي از اصحاب در تقابل با گروهي ديگر بهكار بردهاند تا چگونگي ارتباط ميان امام و فرشتگان را با ارتباط ميان پيامبران با فرشتگان متفاوت معرفي كند. در نگاه اين گروه، ايمه نيز كه گاهي از آنها با عبارت علما ياد ميشود، مانند انبيا با فرشتگان مرتبط هستند؛ اما سنخ اين رابطه از نوع تحديث و الهام است. امام فرشته را چه در خواب و چه در بيداري نميبيند؛ ولي فرشته گاه با او سخن ميگويد. ابرار اتقيا نيز كه در روايات اماميه در مورد ايمه بهكار رفته، ناظر به مقامي معادل عصمت است.
چكيده لاتين :
The scholars of charity is a phrase used by some Imam`s companions for characterising Imams` place. Relying on the usage of the phrase by some, some have viewed that those using the phrase have not agreed with such Imams` properties as purity and infallible science. Studying the sreams of thought of Imams` companions on Imam`s science and relevant concepts, one concludes that some used the word scientist in a meaning other than that by other, to describe the difference of Imam and Prophet`s ways of connection to angles. For the former, Imam is in connection with angles but not in the same way as Prophet. Imam does not see angles at all; sometimes angles, however, speak with him. In this way, the phrase the pious people of charity in Imimi`s traditions can be regarded as a reference to a position equivalent to infallibility.
چكيده عربي :
العلما الابرار اصطلاح استعمله اصحاب الايمّه لوصف مكانه اوليك الايمّه. وقد استنتج البعض من خلال استكناه معاني هذا الاصطلاح ان اوليك الاصحاب ما كانوا يعتقدون للايمّه ببعض المقامات مثل: العصمه، وعدم الخطا، وما شابه ذلك. وبعد تحليل التيارات الفكريه لاصحاب الايمّه في ما يتعلّق بمساله علم الامام والسعي في سبيل التعرّف علي المفاهيم ذات العلاقه، نصل الي هذه النتيجه وهي ان بعض الاصحاب قد استعمل كلمه «العالِم» في مواجهه جماعه اُخري من اجل اظهار الفارق بين كيفيه الارتباط بين الامام والملايكه، وبين الارتباط بين الانبيا والملايكه، في راي هذه الجماعه ان الايمّه الذين يُذكرون احياناً بوصف العلما ، يرتبطون بالملايكه مثلما هو الحال بالنسبه الي الانبيا ، غير ان نمط هذا الارتباط من نوع التحديث والالهام. فالامام لا يري الملَكَ لا في نوم ولا في يقظه، غير ان الملاك يكلّمه احياناً. وعباره الابرار الاتقيا التي جا ت في روايات الاماميه في وصف الايمّه تدلّ علي مقام معادل لمقام العصمه.
عنوان نشريه :
انديشه نوين ديني
عنوان نشريه :
انديشه نوين ديني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 31 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان