شماره ركورد :
675179
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي معرفت فطري خدا ازنظر علامه طباطبايي با نظريه حس الوهي پلانتينگا
عنوان فرعي :
A Comparative Study on Allameh Tabatabaei`s View on Human natural knowledge to God and Plantinga`s View on Human Divine sense
پديد آورندگان :
فدايي، مهدي نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 35
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
117
تا صفحه :
132
كليدواژه :
فطرت , مبناگرايي , آلوين پلانتينگا , حس الوهي , علامه طباطبايي
چكيده فارسي :
ازنظر علامه طباطبايي، انسان داراي فطرتي خاص است كه او را به سنت خاص زندگي و راه معيني كه منتهي به هدف و غايتي خاص (خداوند) مي‌شود، هدايت مي‌كند؛ راهي كه جز آن راه را نمي‌تواند پيش گيرد، «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها.» ازسوي ديگر، براساس الهيات كالويني اذعان به وجود خداوند، در اعماق ذهن هر انساني وجود دارد و اكتسابي هم نيست؛ بدين‌گونه كه نظريه‌اي باشد كه در مدرسه و با تعليم استاد فرا گرفته شود. بلكه چيزي است كه هريك از ما از رحم مادر، كاملاً آن را مي‌شناسيم و خود طبيعت هم اجازه فراموشي آن را به كسي نمي‌دهد. در اين مقاله كوشيده‌ايم وجوه اشترك و افتراق اين دو ديدگاه را بررسي كنيم. قلب، جايگاه معرفت فطري، غير اكتسابي بودن معرفت، هدايتگري انسان، تخلف‌ناپذيري، لزوم تكامل و بلوغ اين گرايش، تاثير گناه بر اين نوع معرفت، به‌عنوان وجوه مشترك؛ و انگيزه طرح، ماهيت معرفت فطري، تاثير آگاهي به قوه معرفتي، منطقه‌اي بودن، متعلق معرفت فطري و نحوه دريافت معرفت، به‌عنوان وجوه افتراق اين دو ديدگاه مورد بررسي قرار گرفته است.
چكيده لاتين :
Allameh Tabatabaei has viewed human being to be of a special nature due to which all his life is directed to a special end, God. The direction other than which one may not take in his life: the nature (framed) of Allah, in which He hath created man. It is on the one hand and on the other, on Kalvin`s theology, human being is of knowledge to the existence of God in depth of his mind; such kind of knowledge may not be counted as something to be taught and learned. Farther it is of those facts established in our depth of mind before our birth and, therefore, it cannot be forgotten at all. In this paper, it has been sought to describe different and common aspects of the two views. Heart, the place of natural knowledge, innate state of natural knowledge, leadership of human being, ever last stability, necessity for the natural ability to develope, effect of sin on this knowledge have known the aspects in common, while aim of putting it forward, its essence, effect of corresponding knowledge on it, its regionality, its object and the how of its happening may be counted as differences.
چكيده عربي :
في راي العلامه محمد حسين الطباطبايي ان لدي كل انسان فطره خاصّه ترشده الي سنّه معيّنه في الحياه و الي طريق معيّن ينتهي به الي هدف وغايه معيّنه (وهي الله)، وهو طريق لا يمكنه ان ينتهج طريقاً سواه؛ {فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها}. ومن جانب آخر واستناداً الي الالهيات الكالوينيه هناك اقرار بوجود الله في اعماق ذهن كل انسان وهو شي فطري وليس اكتسابياً؛ كان يكون علي شكل نظريه ويذهب الانسان الي المدرسه لتعلّمه علي يد استاذ؛ وانما هو شي ملازم لنا من رحم الام، ونعرفه، والفطره لا تسمح لاحد بنسيانه. حاولنا في هذا البحث ابراز اوجه الشبه والاختلاف بين هذين الرايين. فمن الاوجه المشتركه بينهما ان القلب هو موضع المعرفه الفطريه، وان هذه المعرفه غير اكتسابيه، ونزعه الاهتدا عند الانسان، وعدم التخلّف عن ذلك، ولزوم التكامل وبلوغ هذا الاتجاه، وتاثير المعاصي علي هذا النوع من المعرفه واما اوجه الاختلاف بينهما فتتلخص في الدافع من ورا الطرح، وطبيعه المعرفه والفطريه، وتاثير الوعي في القوّه المعرفيه، وكونه محصوراً في منطقه، ومتعلَّق المعرفه الفطريه وكيفيه تلقي المعرفه.
سال انتشار :
1392
عنوان نشريه :
انديشه نوين ديني
عنوان نشريه :
انديشه نوين ديني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 35 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت