شماره ركورد :
675181
عنوان مقاله :
ثواب: استحقاق يا تفضل در رهيافت كلامي و متون ديني
عنوان فرعي :
Reward: Merit or Condescension (Given in a Theological Approach Based on Religious Texts)
پديد آورندگان :
سروريان‌، حميدرضا 1350 نويسنده علوم انساني , , بنياني، محمد نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 35
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
151
تا صفحه :
168
كليدواژه :
استحقاق , اعتبار , تفضل , ثواب , مشقت
چكيده فارسي :
در اينكه ثواب استحقاقي است يا تفضلي سه قول مطرح است: بنابر قول اول ثواب استحقاقي است و ثواب ندادن شخص مطيع ستم است. بنابر قول دوم ثواب تفضلي است، اگرچه قايلان به اين قول، خود درباره علت تفضل اختلاف دارند؛ زيرا بنابر مبناي اشاعره، ملزم كردن خداوند بر ثواب بي‌معناست. اين سخن به‌معناي معيار نداشتن ثواب الهي است. و بنابر مبناي ديگر علي‌رغم تفضلي بودن ثواب، خداوند در آن استحقاق را اعتبار كرده است كه براساس آن ثواب الهي ضابطه‌مند مي‌‌گردد. بنابر قول سوم ثواب از جهت مملوك بودن انسان تفضلي و از جهت پاداش عمل بودن، استحقاقي است. در جمع‌بندي نهايي در قالب قول چهارم مي‌توان گفت: به‌علت كمال مطلق بودن خداوند، نبايد رابطه مالك و مملوكي و نعمت‌هاي پيشين الهي، در ثواب در نظر گرفته شود؛ اگرچه در واقع و نفس‌الامر چنين رابطه‌اي وجود دارد كه در اين صورت مرتبه‌اي از ثواب استحقاقي و افزون بر آن تفضلي خواهد بود. اگر آن رابطه در نظر گرفته شود، استحقاق منتفي است.
چكيده لاتين :
On the problem: if reward is caused by merit or is a condescension, there can be found three views: on thefirst it is for merit and, therefore, not rewarding would be a case of injustice. On the second, it is condescension; though those of this view differ when speaking of the cause of condescension. For as is understood by Asha`irih, it would be meaningless for God to be obligated. This means lack of criterion in Divine reward. On another principle of this view, regardless of taking reward as condescension, God has considered it as being merit also and, in this way, Divine reward has become of criterion. On the third view, considering God`s life-giving to human being, reward would be known as condescension and, when considering srvant`s actions, as merit. As is understood by the paper, as a fourth view, one can say that God is absolute perfection and, therefore, one should not speak of Divine ownership and gifts; though these are established realities. In such a consideration, some degree of reward would be condescension and some other merit. Needless to say, if regarding Divine ownership and gifts, there can be no place for merit.
چكيده عربي :
هناك ثلاثه آرا مطروحه حول الثواب، وهل هو استحقاق ام تفضّل. بنا ً علي الراي الاوّل ان الثواب استحقاق، وعدم اثابه المطيع ظلم. ويقول الراي الثاني ان الثواب تفضّل، ولكن القايلون بهذا الراي يختلفون في ما بينهم حول سبب هذا التفضّل؛ اذ بنا ً علي قول الاشاعره؛ لا معني لالزام الله باثابه احد من الناس. وهذا الكلام معناه عدم وجود معيار للثواب الالهي. وبنا ً علي اساس آخر، علي الرغم من كون الثواب الالهي تفضلاً، الا ان الله تبارك وتعالي قد اخذ الاستحقاق فيه بنظر الاعتبار، وفي ضو ذلك تكون للثواب الالهي قواعده ومعاييره. واستناداً الي الراي الثاللث بما ان الانسان مملوك فاثابته تفضّل، ولكن الثواب يكون استحقاقاً من حيث المكافاه علي العمل. واذا اردنا تلخيص كل ذلك في راي رابع، يمكن حينها القول: بما ان الله كمال مطلق، لا ينبغي ان توخذ بنظر الاعتبار علاقه المالك والمملوك وما سلف من نعم الهيه؛ ورغم ان مثل هذه العلاقه موجوده في واقع الحال، ففي هذه الحاله تكون مرتبه من الثواب استحقاقيه، وما زاد عنها يصبح تفضلاً. وطبعاً اذا اُخذت هذه العلاقه بنظر الاعتبار، ينبغي الاستحقاق.
سال انتشار :
1392
عنوان نشريه :
انديشه نوين ديني
عنوان نشريه :
انديشه نوين ديني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 35 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت