تاثير 12 هفته تمرين تناوبي هوازي فزاينده و يك دوره بي تمريني پس ازآن بر ايمونوگلوبولين هاي G، M و A سرم موش هاي صحرايي

The Effect of Twelve Weeks of Interval Aerobic Training and Detraining on G,M and A Immuniglobalin of Female Wistar Rats

هدف اصلي اين تحقيق بررسي تاثير يك دوره تمرين تناوبي هوازي فزاينده و يك دوره بي تمريني پس از آن بر ايمونوگلوبولين هاي M، G و A در موش هاي صحرايي ماده مسن از نژاد 14848WISTAR بوده است. به اين منظور 48 سر موش 21 ماهه از مركز تكثير و پرورش انستيتو پاستور ايران تهيه شدند. آزمودني ها پس از انتقال به آزمايشگاه در محيطي با دماي 1 ?20 و رطوبت 45 تا 65 درصد و چرخه شب و روز 12:12 ساعت و در قفس هاي انفرادي 15?15?20 سانتي متري نگهداري شدند. آزمودني ها پس از آشنايي با نوارگردان مخصوص جوندگان به طور تصادفي به گروه هاي تجربي و كنترل (پيش آزمون، پس آزمون و پس از بي تمريني) تقسيم شدند. براي تشخيص همساني از آزمون كولموگروف – اسميرنوف، تست t و آزمون ANOVA براي بررسي اختلاف بين گروهي استفاده شد. سطح معني دار بودن آماري 05/0P < تعيين گرديد. به طور كلي پس از آناليز نمونه هاي خون آزمودني ها و تجزيه و تحليل آماري، نتايج نشان داد كه : 12 هفته تمرينات تناوبي باعث افزايش سطح ايمونوگلوبولين G و M خون آزمودني هاي گروه تجربي نسبت به گروه كنترل مي شود. سطح ايمونوگلوبولين A نيز در اثر تمرينات تناوبي افزايش يافته كه مي تواند به افزايش توانايي عملكرد سيستم ايمني موش هاي ماده مسن كمك نمايد. اما اختلاف معني داري بين دو گروه تجربي و كنترل پس از دوره بي تمريني در ميانگين سطح ايمونوگلوبولين G و M سرم مشاهده نشد. همچنين افزايش معني داري كه پس از 12 هفته تمرين در ميانگين IgA سرمي ديده مي شود، پس از دوره بي تمريني كاهش يافته كه از نظر آماري معني دار نيست و نشانه اثرماندگاري تمرينات تناوبي مي باشد

The Purpose of this study was to determine "The effect of aerobic interval training and detraining on IgG, IgM and IgA in female wistar rats". Frothy – eight, 20 months old female wistar14848 rats were randomly assigned to one of two groups (control and experimental) and completed 12 weeks (5 days/ week) of treatment running and 4 weeks detraining after 12 weeks training. Care and use of the rats were accordance with protocols approved by the pastor institute of Iran. IgG, IgM and IgA measured for 3 times [pre-test (test 1, at the beginning of training), post-test(test 2 after 12 weeks of training) and detraining (test 3 , 4 weeks rest after 12 weeks of training) in blood samples. Normal distribution of dependent variables was documented by use of the Kolmogorov-Smirnoff test. In case of a significant interaction T test was applied to investigate the effect of the two different tests more closely. Post hoc analyses were carried out using the Scheffe test. The level of statistical; significances was set at p < 0.05. The results showed that interval training increased the ability of the humeral immune system in the experimental group with comparison of control group. In the period of detraining, it seemed that, the effect of interval training has more stability. Meanwhile, their weight decreased after 12 weeks of interval training in the experimental group.