بررسي رابطه بين سواد اطلاعاتي كاركنان و اثربخشي سازماني در سازمان هاي دولتي شهر كرمان

The Relationship between Employees’ Information Literacy and Organizational Effectiveness in Kermanʹʹs Public Organizations

سواد اطلاعاتي هنري پايه است، نقش فعال و حياتي در انجام امور اجتماعي دارد و يك چارچوب فكري و عقلاني براي فهم، بازيابي، ارزيابي و استفاده از اطلاعات است. هم چنين مي تواند به مهارت هايي كه فرد آموخته و يا به فرايند آموزشي كه از طريق آن فرد ياد مي گيرد در محيط پيچيده و در حال رشد سريع اطلاعات، چگونه از اطلاعات به طور موثر و كارآمد استفاده كند، اطلاق شود. به طور كلي فردي با سواد اطلاعاتي نقش مهمي در افزايش اثربخشي بهره وري سازمان دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه بين سواد اطلاعاتي كاركنان و اثربخشي سازماني در سازمان هاي دولتي شهر كرمان است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش هاي توصيفي و همبستگي است كه به روش پيمايشي انجام شده است. جامعه آماري اين پژوهش را كاركنان سازمان هاي دولتي شهر كرمان تشكيل مي دهند. نمونه گيري به روش طبقه اي منظم بوده و تعداد 322 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از روش آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده و ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه هاي سواد اطلاعاتي و اثربخشي سازماني است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه بين سواد اطلاعاتي كاركنان و شاخص هاي آن يعني تشخيص نياز اطلاعاتي، مكان يابي اطلاعات، ارزيابي اطلاعات، استفاده موثر از اطلاعات و اثربخشي سازماني، رابطه اي معنادار وجود دارد (P < 0/001).

Information literacy is a basic skill, playing a significantly vital and active role in social activities while being considered as a mental and intellectual framework for realizing, recovery, retrieval, assessment and using the information. Information literacy refers to the skills an individual has learned or the learning process through which he learns to efficiently use information in a complicated and ever-growing information environment. Generally speaking, an information literate employee assumes an important role in increasing the effectiveness and productivity of an organization. This article tries to study the relationship between employees’ information literacy and organizational effectiveness in public organizations of the city of Kerman. This study is a correlation and descriptive research, conducted through the survey method. Statistical population of the research is composed of the official employees of Kermanʹs public organizations. A number of 322 individuals were selected through ordered stratified sampling method. The inferential and descriptive statistical methods were used in order to analyze the data. Meanwhile, the questionnaires on information literacy and organizational effectiveness were made as a means of data collection. The findings of research indicate that there is a significant relationship between employees’ information literacy criteria (namely, recognition of information needs, information routing, data evaluation, effective use of information) and organizational effectiveness.