رابطه آگاهي فراشناختي اعضاي هيات‌علمي و آموزش تفكر سطح بالا به دانشجويان

The Relationship between Meta-Cognitive Awareness of Faculty Members and Higher Order Thinking Instruction to Students

مقدمه: آگاهي فراشناختي به منظور پذيرش و كاربست نوآوري‌هاي آموزشي حياتي است. پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه آگاهي فراشناختي اعضاي هيات‌علمي و آموزش تفكر سطح بالا به دانشجويان در دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در سال تحصيلي 89- 1388 انجام گرفت. روش‌ها: اين پژوهش توصيفي- همبستگي داراي دو جامعه آماري بود. جامعه اول، اعضاي هيات‌علمي ‌تمام وقت دانشگاه علوم پزشكي اصفهان بودند كه از اين تعداد 36 عضو هيات‌علمي به روش نمونه‌گيري طبقه‌اي نسبتي انتخاب شدند. جامعه ديگر، كليه دانشجويان سال دوم و سوم كارشناسي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان بودند كه تعداد 360 نفر از آنان با روش نمونه‌گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارها عبارت بود از پرسشنامه آگاهي فراشناختي كه بين نمونه آماري اعضاي هيات‌علمي توزيع گرديد و پرسشنامه محقق‌ساخته آموزش تفكر سطح بالا كه توسط دانشجويان حاضر در نمونه تكميل شد. تجزيه و تحليل داده‌ها، با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي (ضرايب همبستگي و تحليل رگرسيون خطي) انجام گرديد. نتايج: يافته‌ها حاكي از همبستگي معنادار بين آگاهي فراشناختي اعضاي هيات‌علمي و آموزش تفكر سطح بالا به دانشجويان بود(01/0 > p و 81/0r=). ليكن اين ويژگي با سن و سابقه تدريس افزايش نمي يافت. يافته‌هاي حاصل از تجزيه و تحليل رگرسيون نيز نشان داد كه آگاهي فراشناختي به همراه دو مولفه اصلي آن (دانش فراشناختي و تنظيم‌شناختي) با هم مي‌توانند 85/0 واريانس آموزش تفكر سطح بالا را تبيين نمايند (01/0 > p). نتيجه‌گيري: نتايج بيان‌گر آن است كه آگاهي فراشناختي اعضاي هيات‌علمي علوم پزشكي با عملكرد آنها در ارايه آموزش تفكر سطح بالا مرتبط است. در اين راستا، لازم است سياست‌هايي جهت آموزش آگاهي‌ها و مهارت‌هاي فراشناختي به اعضاي هيات‌علمي در دستور كار موسسات آموزش عالي قرار گيرد.

Introduction: Metacognitive awareness is crucial to the adoption and application of proven educational initiatives. The purpose of this study was to determine the relationship between meta-cognitive awareness of faculty members, and higher order thinking instruction to students in Isfahan University of Medical Science within 2009- 2010 academic years. Methods: This descriptive- correlation study included two study populations. The first one was full-time faculty members of Isfahan University of Medical Science out of which 36 were selected using proportional stratified sampling. The other population was second and third year undergraduate students of Isfahan University of Medical Sciences out of whom 360 were selected by simple random sampling. The data gathering instruments were Met-cognitive Awareness Inventory (MAI) distributed among faculty members, and Higher Order Thinking Instruction Questionnaire (HOTIQ) developed by the authors of this study and completed by students under investigation. For data analysis, descriptive and inferential statistics (correlation coefficients and linear regression analysis) were used. Results: The findings showed that there was a significant correlation between faculties’ meta-cognitive awareness and the higher order thinking instruction to students (P < 0.01, r= 0.81). But this feature does not increase with age and teaching experience. The findings of regression analysis also showed that meta-cognitive awareness along with its two components (metacognitive knowledge and cognitive regulation) can explain 0.85 percent of variance in higher order thinking instruction (P < 0.01). Conclusion: The results indicate that the metacognitive awareness of faculty members is related to higher order thinking instruction to students. Accordingly, teaching metacognitive shills and awareness to faculty members must be placed in the plans of higher education institutions.