عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي معاني و جايگاه خيال در مثنوي و آرا افلاطون
پديد آورندگان :
حلبي، علياصغر نويسنده استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز , , علياري، شمسي نويسنده دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 16
كليدواژه :
مولوي , افلاطون , حس مشترك , خيال , شناخت
چكيده فارسي :
يكي از دغدغههاي فلاسفه و حكما تشريح و تبيين چيستي خيال، جايگاه و كاركرد آن در ارتباط با انسان و هستيشناسي، بوده است. افلاطون اولين فيلسوفي است كه براي خيال مرتبه معرفت شناسي قايل شد و با تقسيم جهان به دو عالم معقول و محسوس، مرتبه شناخت خيال را مختص عالم محسوس دانست. مولوي هم در جاي جاي مثنوي به خيال، اقسام آن، جايگاهش در شناخت و معرفت انسان اعم از امور عيني و ماورايي و تاثيرات متعددي كه بر جسم، روان و كمالات روحي فرد ميگذارد، پرداخته است؛ بنابراين اين جستار درصدد است تا به مقايسه خيال از ديدگاه اين دو بپردازد. براي نيل به اين هدف ضمن استفاده از روش توصيفي- تطبيقي، نخست، تعاريف خيال از نظر مولوي در مثنوي و نظريات افلاطون بررسي، سپس شباهتها و تفاوتهاي ديدگاه هاي اين دو نشان داده شده است. نتيجه اين كه ديدگاه هاي آنان از جهت غير واقعي بودن و سايه بودن جهان و پديدهها، ارتباط تقليد و خيال، محدود و ناقص بودن ابزار خيال براي درك واقعيت و اين كه اين نحو ادراك متعلّق به عموم مردم است، به هم شبيه و در مواردي مانند قدرت خيال، جايگاه معرفتي خيال، معني و تاثير خيال متفاوت است.
عنوان نشريه :
متن شناسي ادب فارسي
عنوان نشريه :
متن شناسي ادب فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 16 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان